کراهت طلاق در اسلام | راهنمای کامل احکام و دلایل آن

کراهت طلاق در اسلام
کراهت طلاق در اسلام به معنای ناپسند و مبغوض بودن این عمل است، حتی با وجود حلال بودن آن؛ تعبیری که از آن با عنوان مبغوض ترین حلال نزد خداوند یاد می شود و نشان از جایگاه والای خانواده و پیوند ازدواج در شریعت دارد. اسلام با وجود آنکه راه طلاق را باز گذاشته، این جدایی را تنها آخرین راه حل در مواجهه با بن بست های غیرقابل حل می داند و همواره بر استحکام بنیان خانواده تأکید می کند.
پیوند مقدس ازدواج در اسلام به عنوان میثاقی غلیظ و مایه آرامش در زندگی انسان شناخته می شود. خانواده، ستون فقرات جامعه اسلامی و بستر رشد و تربیت نسل هاست، از این رو، حفظ و بقای آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با این حال، واقعیت تلخ طلاق، گاهی اوقات به عنوان چاره ای ناگزیر و آخرین راه حل برای مشکلات لاینحل زناشویی مطرح می گردد. مفهوم کراهت طلاق در دین اسلام، نشان دهنده همین حقیقت است که با وجود جواز شرعی، این عمل نزد خداوند متعال ناپسند و مبغوض است. در این مقاله، به ابعاد مختلف کراهت طلاق در اسلام، از جمله مفهوم شناسی، مصادیق، عوامل و پیامدها، و نیز راهکارهای پیشگیرانه از دیدگاه آموزه های اسلامی خواهیم پرداخت تا درک عمیق تری از این موضوع مهم حاصل شود و گامی در جهت استحکام خانواده برداشته شود.
مفهوم شناسی طلاق و کراهت آن در متون دینی
برای درک کامل کراهت طلاق در اسلام، ابتدا باید با تعریف دقیق طلاق و جایگاه بنیان خانواده در آموزه های دینی آشنا شویم. این شناخت، مبنایی برای فهم عمیق تر حکمت و فلسفه طلاق در اسلام خواهد بود.
تعریف طلاق
واژه «طلاق» در لغت به معنای رهایی، جدایی و گسستن است. در اصطلاح فقهی و حقوقی، طلاق به معنای زایل کردن قید ازدواج دائم با صیغه ای خاص و تحت شرایط مقرر شرعی است. این تعریف نشان می دهد که طلاق صرفاً یک جدایی عاطفی نیست، بلکه یک فرآیند قانونی و شرعی است که به پیوند زناشویی خاتمه می دهد. در واقع، طلاق ایقاعی است که به موجب آن، مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشویی اوست، رها می سازد.
اهمیت ازدواج و حفظ بنیان خانواده در اسلام
اسلام بر اهمیت و جایگاه بنیادین خانواده تأکید فراوانی دارد. قرآن کریم، ازدواج را مایه مودت، رحمت و آرامش میان زوجین می داند و آن را میثاقی محکم و مقدس برمی شمرد. آیات و روایات بسیاری بر لزوم تلاش برای حفظ خانواده و پرهیز از فروپاشی آن صحه می گذارند. در آموزه های اسلامی، ازدواج نه تنها یک نیاز طبیعی، بلکه یک فریضه و سنت حسنه است که به استحکام خانواده و سلامت جامعه کمک می کند. پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: «هیچ بنایی در اسلام محبوب تر از بنای ازدواج نیست.» این حدیث به وضوح نشان می دهد که پیوند زناشویی تا چه حد در نزد خداوند ارجمند است.
کراهت طلاق: مبغوض ترین حلال
با وجود تأکید فراوان بر ازدواج و حفظ آن، اسلام طلاق را در شرایط خاصی مجاز دانسته است. اما نکته کلیدی در اینجاست که این جواز، هرگز به معنای مطلوبیت و پسندیده بودن طلاق نیست. احادیث متعددی بر کراهت طلاق در اسلام دلالت دارند. حدیث مشهور از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) که می فرماید: «أَبغَضُ الحَلالِ إِلَی اللهِ الطَّلاقُ» به معنای «مبغوض ترین حلال نزد خداوند طلاق است»، گویاترین تعبیر در این زمینه است. این تعبیر، عمق ناپسندی طلاق را بیان می کند و نشان می دهد که خداوند متعال از این جدایی خشنود نیست.
روایات دیگری نیز مذمت طلاق و ناپسند بودن آن را نشان می دهند؛ مانند اینکه هنگام وقوع طلاق، عرش الهی به لرزه درمی آید. این نوع تعابیر، جنبه های اخلاقی و معنوی دلایل کراهت طلاق را برجسته می کنند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما من شىء مما احلّه الله عزّوجل ابغض الیه من الطلاق…» (هیچ چیز از آنچه خداوند متعال آن را حلال قرار داده است، نزد او منفورتر و ناپسندتر از طلاق نیست.)
پاسخ به معمای حلال مبغوض
پرسشی مهم مطرح می شود: اگر طلاق تا این حد مبغوض و ناپسند است، چرا در اسلام حرام نشده و حلال شمرده شده است؟ فلسفه طلاق در اسلام در اینجا به روشنی آشکار می شود. شهید مرتضی مطهری در تبیین این مسئله می فرماید که زوجیت و زندگی زناشویی، یک علقه طبیعی و قلبی است، نه صرفاً یک قرارداد اجتماعی خشک. پیمان ازدواج بر اساس محبت، مودت و یگانگی است، نه صرفاً همکاری و رفاقت. بنابراین، اجبار و الزام قانونی برای ادامه این پیوند در صورت از بین رفتن اساس طبیعی آن، یعنی محبت و علاقه، امکان پذیر نیست.
اگر به دلایلی، زن و شوهر دیگر نتوانند با مودت و رحمت در کنار یکدیگر زندگی کنند و شعله محبت در دلشان خاموش شود، اساس طبیعی خانواده از بین رفته است. اسلام با نهایت تأسف به چنین وضعیتی می نگرد و تدابیر بسیاری برای جلوگیری از آن اندیشیده است؛ مانند توصیه هایی برای آراستگی زن و ابراز محبت مرد. اما وقتی این اساس طبیعی متلاشی شد و زندگی مشترک به جهنمی برای طرفین و به ویژه فرزندان تبدیل گشت، ادامه اجباری آن مفاسد بزرگ تری را به دنبال خواهد داشت. در چنین شرایطی، حکمت کراهت طلاق در تشریع آن به عنوان آخرین راهکار و در بن بست های غیرقابل حل برای جلوگیری از مفاسد بزرگ تر آشکار می شود. طلاق، در واقع، راهی برای خروج از وضعیتی است که ادامه آن به ضرر طرفین و جامعه است و هدف آن حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از آسیب های شدیدتر روحی و روانی است.
مصادیق طلاق و ارتباط آن با کراهت
طلاق در اسلام با وجود کراهت، دارای انواع مختلفی است که هر یک شرایط و احکام خاص خود را دارند. شناخت این مصادیق، به درک بهتر چگونگی تعامل فقه اسلامی با واقعیت های زندگی زناشویی و میزان کراهت هر نوع جدایی کمک می کند.
انواع کلی طلاق
طلاق به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم می شود:
- طلاق رجعی: در این نوع طلاق، مرد در مدت عده زن، حق رجوع به همسرش را دارد، یعنی می تواند بدون نیاز به عقد جدید، زندگی مشترک را از سر گیرد. طلاق رجعی از آن جهت که امکان بازگشت و آشتی را فراهم می آورد، کمتر از سایر انواع طلاق مبغوض است و اسلام نیز فرصت هایی را برای تأمل و بازنگری در این دوران فراهم می کند.
- طلاق بائن: در طلاق بائن، مرد پس از جدایی، حق رجوع به زن خود را در ایام عده ندارد و برای از سرگیری زندگی مشترک نیاز به عقد جدید است. این نوع طلاق خود به دلایل مختلفی اتفاق می افتد و در مواردی که امکان بازگشت نیست، راه حل نهایی تلقی می شود.
طلاق خلع: نمادی از کراهت زن
یکی از مصادیق بارز کراهت طلاق در اسلام، طلاق خلع است. این نوع طلاق زمانی رخ می دهد که زن به دلیل کراهت و تنفر شدید از شوهر خود، حاضر می شود مالی (که اصطلاحاً فدیه نامیده می شود) را به او ببخشد تا مرد او را طلاق دهد. در طلاق خلع، کراهت از سوی زن است که مبنای جدایی قرار می گیرد. شرایط اصلی طلاق خلع عبارتند از: کراهت واقعی زن از شوهر و بخشش مال توسط زن به مرد. این طلاق از نوع بائن است، به این معنی که مرد در ایام عده حق رجوع ندارد، مگر اینکه زن به فدیه خود رجوع کند؛ در این صورت، طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد حق رجوع پیدا می کند.
طلاق مبارات: نمادی از کراهت متقابل
طلاق مبارات حالتی است که کراهت از هر دو طرف (زن و شوهر) نسبت به یکدیگر وجود دارد. هر دو از ادامه زندگی مشترک ناراضی هستند و به جدایی تمایل دارند. در این نوع طلاق نیز زن مالی را به شوهر می بخشد تا طلاق واقع شود، اما تفاوت اصلی آن با طلاق خلع در میزان فدیه است. در طلاق مبارات، مالی که زن می بخشد نباید بیشتر از مهریه او باشد. این نوع طلاق نیز بائن محسوب می شود، مگر اینکه زن به فدیه خود رجوع کند.
طلاق به درخواست زوجه با اثبات عسر و حرج
در نظام حقوقی و فقهی اسلام، در مواردی که زن از ادامه زندگی مشترک دچار عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل) می شود، می تواند با اثبات این شرایط در دادگاه، تقاضای طلاق کند. این شرایط می تواند ناشی از عواملی مانند سوء رفتار مرد، عدم پرداخت نفقه، اعتیاد، بیماری های صعب العلاج و مواردی باشد که ادامه زندگی را برای زن غیرممکن می سازد. در این موارد، دادگاه با بررسی مستندات و شواهد، حکم طلاق را صادر می کند. این نوع طلاق نیز از مصادیق جدایی است که با وجود ناپسند بودن، به دلیل حفظ کرامت و حقوق زن و جلوگیری از آسیب های بیشتر، مجاز شمرده می شود. این مسیر، راهکاری قانونی برای زنان است که در شرایط بحرانی، حق خود را برای پایان دادن به یک زندگی زناشویی آسیب زا دنبال کنند.
عوامل و پیامدهای طلاق: تأملی اسلامی و اجتماعی
درک کراهت طلاق در اسلام، بدون شناخت عمیق از عواملی که به این پدیده منجر می شوند و آثار و پیامدهای طلاق بر فرد، خانواده و جامعه، کامل نخواهد بود. اسلام با نگاهی جامع، به ریشه ها و تبعات جدایی می پردازد.
ریشه های کراهت و سوق دهنده به طلاق
عوامل متعددی می توانند به تضعیف پیوند زناشویی و در نهایت، به طلاق منجر شوند. این عوامل را می توان در سه دسته کلی فردی، خانوادگی و اجتماعی دسته بندی کرد:
۱. عوامل فردی
- ضعف ایمان و اخلاق: ایمان و تقوا، ستون فقرات یک زندگی مشترک موفق در اسلام است. ضعف در این زمینه می تواند به بروز رذایل اخلاقی مانند کبر، بخل، حماقت، غضب، خودخواهی، عدم مسئولیت پذیری و فساد اخلاقی (نظیر خیانت) منجر شود که آرامش و مودت را از بین می برد و زمینه جدایی را فراهم می سازد.
- مشکلات روحی و روانی: اختلالات روانی، عدم بلوغ فکری و هیجانی، یا ناتوانی در مدیریت استرس و خشم می تواند زندگی را برای زوجین دشوار کند.
- اعتیاد: وابستگی به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، یکی از ویرانگرترین عوامل طلاق است. فرد معتاد، توانایی ایفای نقش های خانوادگی خود را از دست می دهد و خانواده را در معرض آسیب های جدی قرار می دهد.
- ناتوانی های جنسی: مشکلات و ناتوانی های جنسی در هر یک از زوجین، به ویژه سرد مزاجی، می تواند به عدم رضایت و نارضایتی در زندگی مشترک منجر شود که اگر مدیریت نشود، یکی از دلایل کراهت طلاق خواهد بود.
- بیکاری و عدم مسئولیت پذیری مالی: فقدان شغل مناسب، عدم توانایی در تأمین معاش خانواده و فرار از مسئولیت های اقتصادی، به تدریج باعث دلسردی و اختلاف میان زوجین می شود.
۲. عوامل خانوادگی
- دخالت های بی مورد اطرافیان: دخالت بیش از حد والدین، خواهر و برادران و سایر نزدیکان در زندگی خصوصی زوجین، می تواند به جای حل مشکلات، به پیچیده تر شدن اختلافات دامن بزند.
- ازدواج های اجباری یا نامتناسب: ازدواج هایی که بر پایه اجبار یا بدون در نظر گرفتن کفویت (همتایی در دین، اخلاق، فرهنگ، عقل و اجتماعی) صورت می گیرند، از همان ابتدا با چالش های اساسی مواجه هستند و پایداری کمتری دارند.
- عدم تربیت صحیح خانوادگی: نقص در تربیت و آموخته های دوران کودکی، می تواند به شکل گیری شخصیتی ناسازگار و پرخاشگر در فرد منجر شود که در زندگی زناشویی مشکلات زیادی ایجاد می کند.
۳. عوامل اجتماعی
- پذیرش اجتماعی طلاق: کاهش قبح اجتماعی طلاق و عادی سازی آن در جامعه، می تواند افراد را راحت تر به سمت این تصمیم سوق دهد، در حالی که در گذشته، فشار اجتماعی مانع بزرگی برای جدایی بود.
- ناهماهنگی طبقاتی و فرهنگی: اختلافات عمیق در سطح اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی بین زوجین می تواند به سوءتفاهم ها و ناسازگاری های مزمن منجر شود.
- تأثیر منفی رسانه ها و الگوهای غربی: ترویج سبک های زندگی غربی که گاه با ارزش های بنیان خانواده در اسلام در تضاد است، می تواند به تضعیف تعهدات زناشویی و افزایش تمایل به جدایی کمک کند.
- فقر اقتصادی و مشکلات معیشتی: مشکلات مالی و تنگناهای اقتصادی، به عنوان عاملی مهم، می تواند منجر به افزایش تنش ها و اختلافات در خانواده شود.
پیامدهای ناگوار جدایی
طلاق، به دلیل کراهت طلاق در اسلام و تبعات منفی آن، پیامدهای گسترده و عمیقی بر افراد و جامعه دارد:
۱. پیامدهای فردی
- سرخوردگی و یأس: طلاق می تواند به احساس سرخوردگی، یأس و بدبینی نسبت به ازدواج مجدد و روابط عاطفی در هر دو طرف منجر شود.
- مشکلات روحی و روانی: افسردگی، اضطراب، عزت نفس پایین و مشکلات هویتی، به ویژه در زنان مطلقه، از جمله شایع ترین آثار و پیامدهای طلاق است.
- مشکلات مالی: زنان پس از طلاق، اغلب با چالش های اقتصادی مواجه می شوند، به خصوص اگر شغل مناسب و حمایت مالی کافی نداشته باشند. این مشکلات می تواند به انحرافات اجتماعی نیز منجر شود.
۲. پیامدهای خانوادگی
- آسیب های روانی و عاطفی به فرزندان: فرزندان طلاق، آسیب پذیرترین قربانیان جدایی هستند. آنها ممکن است دچار اضطراب، خشم، احساس گناه، لکنت زبان، پرخاشگری، افت تحصیلی و حتی گرایش به بزهکاری شوند. پیوند عاطفی با هر دو والد برای سلامت روان کودک حیاتی است.
- ناسازگاری با ناپدری/نامادری: در صورت ازدواج مجدد والدین، فرزندان ممکن است در تطبیق با اعضای جدید خانواده دچار مشکل شوند و حس تعلق و امنیت را از دست بدهند.
- فرسایش روابط خانوادگی گسترده: طلاق می تواند به روابط میان فامیل های دو طرف نیز آسیب بزند و اختلافات را تشدید کند.
۳. پیامدهای اجتماعی
- افزایش انحرافات جنسی: کمبود محبت و حمایت خانوادگی ناشی از طلاق، به خصوص در نوجوانان و جوانان، می تواند آنها را به سمت روابط ناسالم و انحرافات جنسی سوق دهد.
- افزایش بزهکاری و آسیب های اجتماعی: تحقیقات نشان می دهد که بی ثباتی خانواده و جدایی والدین، یکی از عوامل اصلی بزهکاری در کودکان و نوجوانان است. خانواده، بستر اولیه شکل گیری شخصیت است و تزلزل آن، زمینه را برای آسیب های اجتماعی فراهم می آورد.
- کاهش اعتماد عمومی به نهاد ازدواج: افزایش آمار طلاق می تواند به بدبینی عمومی نسبت به نهاد ازدواج منجر شود و جوانان را در تصمیم گیری برای تشکیل خانواده دچار تردید کند، که خود به نوبه خود، استحکام خانواده را در بلندمدت تهدید می کند.
راهکارها و توصیه های اسلام برای پیشگیری و کاهش کراهت طلاق
اسلام با توجه به کراهت طلاق و پیامدهای ناگوار آن، راهکارهای پیشگیری از طلاق در اسلام را در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی ارائه می دهد. این راهکارها با هدف استحکام بنیان خانواده و حفظ قداست ازدواج طراحی شده اند.
توصیه های فردی
ازدواج، تصمیمی سرنوشت ساز است که نیازمند دقت و آگاهی است:
- انتخاب همسر مناسب (کفویت): اسلام به شدت بر انتخاب همسر هم کفو و همسان تأکید دارد. ملاک های اصلی شامل:
- دین و ایمان: مهم ترین معیار است که می تواند تضمین کننده اخلاق و تعهد باشد.
- اخلاق نیکو: دوری از رذایل اخلاقی مانند کبر، بخل و حماقت در همسر از اهمیت بالایی برخوردار است.
- عقل و هوش: انتخاب همسری با توانایی فکری و قدرت حل مسئله، به پایداری زندگی کمک می کند.
- کفویت اجتماعی و فرهنگی: همتایی در سطح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز می تواند از بروز اختلافات جلوگیری کند.
قرآن کریم می فرماید: «وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ» (نور/۲۶)؛ زنان پاک برای مردان پاک هستند و مردان پاک برای زنان پاک.
- شناخت عمیق و مشاوره قبل از ازدواج: دوران آشنایی باید با هدف شناخت عمیق روحیات، انتظارات، اهداف و ارزش های متقابل باشد. مشاوره های تخصصی قبل از ازدواج با افراد آگاه و مجرب (علمی و دینی) می تواند در این زمینه بسیار یاری رسان باشد.
- بلوغ فکری و روانی: علاوه بر بلوغ جسمی، بلوغ فکری و روانی و آمادگی پذیرش مسئولیت های زندگی مشترک از سوی زوجین، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
راهکارهای خانوادگی (در طول زندگی مشترک)
حفظ و تقویت پیوند زناشویی پس از ازدواج، نیازمند تلاش مستمر و آگاهانه است:
- تقویت ایمان و اخلاق: محور قرار دادن آموزه های دینی در زندگی مشترک، رعایت حلال و حرام، و تقویت فضایل اخلاقی، به ایجاد آرامش و مودت در خانواده کمک شایانی می کند.
- حفظ مودت و رحمت: تلاش برای ابراز محبت و دلسوزی متقابل، احترام به یکدیگر و رعایت حقوق و وظایف همسری، از ارکان اصلی یک زندگی موفق است.
- مدیریت اختلافات با صبر و گفتگو: هر زندگی مشترکی با اختلافاتی همراه است. مهم، نحوه مدیریت این اختلافات است. صبوری، گفتگو، گوش دادن فعال و پرهیز از تهمت و تحقیر، می تواند از تشدید درگیری ها جلوگیری کند.
- پرهیز از دخالت بیجای اطرافیان و حکمیت: در صورت بروز اختلافات شدید، اسلام راهکار «حکمیت» را پیشنهاد می کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما» (نساء/۳۵)؛ اگر از جدایی میان آن دو ترسیدید، داوری از خانواده مرد و داوری از خانواده زن برگزینید. اگر این دو قصد اصلاح داشته باشند، خداوند میانشان سازش برقرار می کند. این آیه بر اهمیت حل اختلافات درونی خانواده و توسط افراد مورد اعتماد تأکید دارد.
تدابیر اجتماعی و نهادی
جامعه و نهادهای آن نیز نقش مهمی در کاهش کراهت طلاق و استحکام خانواده دارند:
- آموزش های عمومی و فرهنگ سازی: برگزاری دوره های آموزشی قبل و حین ازدواج با موضوعاتی نظیر آیین همسرداری، حقوق زوجین، مهارت های ارتباطی و مدیریت تعارضات، برای نسل جوان بسیار کارساز است. این آموزش ها باید از طریق مدارس، دانشگاه ها و مراکز فرهنگی ارائه شوند.
- توسعه مراکز مشاوره خانواده: ایجاد و گسترش مراکز مشاوره تخصصی و رایگان با حضور کارشناسان دینی، روانشناسان و مددکاران اجتماعی، برای ارائه خدمات حمایتی و مشاوره ای به زوجین در معرض طلاق، ضروری است.
- نقش رسانه ها: رسانه های جمعی، به ویژه تلویزیون، می توانند نقش حیاتی در ترویج فرهنگ خانواده محور، نمایش الگوهای موفق زندگی اسلامی و مقابله با الگوهای مخرب ایفا کنند. مسئولین امر باید با سیاست گذاری های صحیح، محتوای رسانه ای را در جهت استحکام بنیان خانواده هدایت کنند و از پخش برنامه هایی که ناخواسته به اختلافات خانوادگی دامن می زنند یا فرهنگ های بیگانه را ترویج می کنند، پرهیز نمایند.
- حمایت اقتصادی: سیاست گذاری های کلان برای کاهش فقر، بیکاری و حمایت اقتصادی از خانواده ها، می تواند بسیاری از تنش های ناشی از مشکلات مالی را کاهش دهد و به پایداری بنیان خانواده کمک کند.
سوالات متداول
آیا طلاق در اسلام حرام است؟
خیر، طلاق در اسلام حرام نیست، اما عملی است که با وجود حلال بودن، به شدت ناپسند و مبغوض شمرده می شود. روایات اسلامی از آن به عنوان مبغوض ترین حلال نزد خداوند یاد می کنند، زیرا به بنیان خانواده آسیب می زند و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
معنای دقیق مبغوض ترین حلال چیست؟
این عبارت به این معناست که طلاق با وجود اینکه شرعاً جایز و حلال است، اما مورد پسند و رضایت خداوند نیست و در مرتبه ای پایین تر از حلال های دیگر قرار دارد. این تعبیر، نشان دهنده ناپسندی و کراهت ذاتی طلاق است و مسلمانان را به پرهیز از آن و تلاش برای حفظ استحکام خانواده تشویق می کند، مگر در شرایطی که هیچ راه حل دیگری باقی نمانده باشد.
تفاوت طلاق خلع و مبارات در چیست؟
تفاوت اصلی طلاق خلع و مبارات در منشأ کراهت و میزان فدیه (مالی که زن می بخشد) است. در طلاق خلع، کراهت فقط از سوی زن است و او به دلیل تنفر از شوهر، مالی را به او می بخشد تا طلاق بگیرد. میزان فدیه در خلع می تواند تا هر مقداری باشد (حتی بیشتر از مهریه، اگرچه معمولاً مهریه یا کمتر از آن است). اما در طلاق مبارات، کراهت متقابل است (هم زن و هم مرد از یکدیگر ناراضی هستند) و مالی که زن می بخشد، نباید بیشتر از مهریه او باشد.
اسلام چه راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق ارائه می دهد؟
اسلام راهکارهای متعددی برای پیشگیری از طلاق ارائه می دهد که شامل سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی است. در سطح فردی، بر انتخاب همسر مناسب (کفویت در دین، اخلاق و عقل) و شناخت عمیق قبل از ازدواج تأکید می شود. در سطح خانوادگی، تقویت ایمان، حفظ مودت و رحمت، گفتگو و حل مسالمت آمیز اختلافات و رجوع به حکمیت بزرگان خانواده توصیه می گردد. در سطح اجتماعی نیز، آموزش های عمومی قبل از ازدواج، توسعه مراکز مشاوره و نقش مثبت رسانه ها در ترویج فرهنگ استحکام خانواده اهمیت دارد.
آیا اسلام تنها مرد را دارای حق طلاق می داند؟
به طور اولیه و سنتی، حق طلاق در اختیار مرد قرار داده شده است، اما این بدان معنا نیست که زن هیچ راهی برای جدایی ندارد. زن نیز می تواند با شروط ضمن عقد، وکالت در طلاق را از مرد بگیرد یا در صورت اثبات عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل) در دادگاه، تقاضای طلاق کند. همچنین در طلاق های خلع و مبارات نیز زن با بخشیدن مالی، می تواند به جدایی رضایت دهد.
نتیجه گیری
کراهت طلاق در اسلام، با تعبیر مبغوض ترین حلال نزد خداوند، نشان دهنده ارزش والا و جایگاه بنیادین ازدواج و استحکام خانواده در این دین مبین است. طلاق، هرگز راه حل اول یا مطلوب نیست، بلکه چاره ای ناگزیر برای بن بست های غیرقابل حل است که هدف از تشریع آن، جلوگیری از مفاسد بزرگ تر و حفظ کرامت انسانی است. آموزه های اسلامی با ارائه راهکارهای جامع در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی، بر راهکارهای پیشگیری از طلاق و تقویت پایه های زندگی مشترک تأکید می کند.
از انتخاب همسر شایسته و با ایمان گرفته تا حفظ مودت و رحمت در طول زندگی، مدیریت صحیح اختلافات و پرهیز از دخالت های بیجا، همه و همه به استحکام بنیان خانواده کمک می کنند. جامعه نیز با ارائه آموزش های لازم، توسعه مراکز مشاوره و نقش آفرینی صحیح رسانه ها، می تواند در کاهش جدایی و تقویت کانون گرم خانواده یاری رسان باشد. امید است با عمل به این آموزه ها، شاهد کاهش آثار و پیامدهای طلاق و افزایش آرامش و سعادت در خانواده های مسلمان باشیم.