15 نکته طلایی درس اول فارسی یازدهم برای نمره عالی

نکات درس اول فارسی یازدهم

درس اول فارسی یازدهم، شعر «نیکی»، شامل مفاهیم عمیق توکل، تلاش و یاری رساندن به دیگران است. این درس به دقت به بررسی قلمروهای فکری، زبانی و ادبی می پردازد تا دانش آموزان به درک جامعی از واژگان، آرایه ها، نکات دستوری و پیام های کلیدی آن دست یابند. این راهنمای جامع به شما کمک می کند تا تمامی ابعاد این شعر ارزشمند را بیاموزید و به بالاترین نمره در امتحانات دست پیدا کنید.

15 نکته طلایی درس اول فارسی یازدهم برای نمره عالی

درس اول کتاب فارسی پایه یازدهم با عنوان «نیکی»، یکی از مهم ترین و پربارترین بخش های این کتاب درسی است که مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و عرفانی ارزشمندی را به دانش آموزان منتقل می کند. این شعر که مضامینی چون توکل، کار و تلاش، عدم وابستگی به دیگران، و کمک به همنوع را در بر می گیرد، از جنبه های مختلف زبانی، ادبی و فکری قابل بررسی است. هدف از ارائه این مقاله، ارائه یک راهنمای کامل و گام به گام برای درک عمیق تمامی ابعاد این درس است. از معنی بیت به بیت و واژگان دشوار گرفته تا شناسایی دقیق آرایه های ادبی و نکات دستوری، تمامی جزئیات لازم برای موفقیت در امتحانات و ارتقای دانش ادبی شما در این مطلب گردآوری شده است.

معرفی کلی شعر نیکی

شعر «نیکی» از منظومه مثنوی معنوی، اثر ماندگار مولانا جلال الدین محمد بلخی است. این شعر با قالب مثنوی سروده شده که از ویژگی های بارز آن، هم قافیه بودن مصراع های هر بیت و تفاوت قافیه در بیت های بعدی است. این قالب برای بیان داستان های طولانی و نکات اخلاقی بسیار مناسب است و مولانا نیز در مثنوی معنوی از این شیوه برای انتقال مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی خود بهره برده است.

موضوع اصلی شعر «نیکی» داستانی از یک درویش است که با دیدن روباهی ناتوان و مشاهده روزی رسانی خداوند به او، دچار سوءبرداشت از مفهوم توکل می شود. پیام کلی شعر، اصلاح این دیدگاه نادرست و تأکید بر توکل واقعی است که همراه با کار، تلاش و کمک به دیگران معنا پیدا می کند. این شعر به زیبایی نشان می دهد که انسان باید برای روزی خود کوشش کند و در عین حال، دستگیر دیگران باشد تا مشمول لطف الهی گردد.

معنی کامل شعر نیکی (بیت به بیت و تشریحی)

۱- یکی روبهی دید بی دست و پای/ فرو ماند در لطف و صنع خدای

معنی بیت (قلمرو فکری): شخصی روباهی را دید که دست و پا نداشت و از مهربانی و آفرینش خداوند در شگفت ماند که چگونه این حیوان ناتوان، روزی خود را به دست می آورد.

قلمرو زبانی: واژه «فرو ماندن» در اینجا به معنی شگفت زده شدن و متعجب گشتن است. «صنع» به معنای آفرینش و ساختن است. «لطف» به مهربانی و نیکویی اشاره دارد. در بیت دو جمله داریم و «روبه» نقش مفعول را ایفا می کند.

قلمرو ادبی: عبارت «بی دست و پای» کنایه از ناتوان و معلول است. «روباه» در این داستان نماد افراد بی کوشش و ناتوان است. بین واژه های «دست و پا» و «لطف و صنع» مراعات نظیر وجود دارد. واج آرایی مصوّت «ی» نیز به گوش می رسد.

پیام و مفهوم اصلی بیت: بیان شگفتی از روزی رسانی خداوند به موجودات ناتوان.

۲- که چون زندگانی به سر می برد؟ / بدین دست و پای از کجا می خورد؟

معنی بیت (قلمرو فکری): درویش با خود فکر می کرد که این روباه چگونه زندگی خود را می گذراند و با این وضعیت جسمی چگونه و از کجا غذا به دست می آورد؟

قلمرو زبانی: «چون» در اینجا به معنای «چگونه» به کار رفته است. «به سر می برد» یک فعل مرکب به معنی سپری کردن و گذراندن است. «بدین» مخفف «با این» است. این بیت دارای دو جمله سه جزئی با مفعول است. مفعول جمله دوم (روزی) به قرینه معنایی حذف شده است.

قلمرو ادبی: بین «دست» و «پای» تناسب وجود دارد. «به سر بردن» کنایه از روزگار گذراندن و سپری کردن است. همچنین «سر» و «دست و پای» در اینجا ایهام تناسب ایجاد کرده اند.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تعجب و تفکر در مورد چگونگی امرار معاش موجودات ناتوان.

۳- در این بود درویش شوریده رنگ / که شیری برآمد شغالی به چنگ

معنی بیت (قلمرو فکری): درویش پریشان حال غرق در این فکر بود که ناگهان شیری ظاهر شد که شغالی را شکار کرده بود.

قلمرو زبانی: «درویش» به معنای تهیدست و فقیر است. «شوریده رنگ» به معنای آشفته حال و پریشان است. «برآمد» یعنی ظاهر شد و بیرون آمد. «چنگ» در اینجا به معنای پنجه است. عبارت «در این بود» به معنی «در این فکر و اندیشه بود» است. «شغال» جانوری از تیره سگان و رسته گوشتخواران است.

قلمرو ادبی: بین «رنگ» و «چنگ» جناس ناقص اختلافی وجود دارد. «شیر» نماد دلاوری و قدرت است. «شیر» و «شغال» مراعات نظیر و تضاد را نشان می دهند. «شوریده رنگ» کنایه از پریشان حالی و آشفته بودن است. «به چنگ آوردن» نیز کنایه از شکار کردن است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: ظهور یک عامل بیرونی (شیر) در صحنه و آماده شدن برای روزی رسانی غیرمستقیم.

۴- شغال نگون بخت را شیر خورد / بماند آنچه روباه از آن سیر خورد

معنی بیت (قلمرو فکری): شیر شغال بدبخت را خورد و از آنچه که باقی ماند، روباه بهره مند شد و سیر گشت.

قلمرو زبانی: «نگون بخت» به معنای بدبخت و بداقبال است. این بیت از سه جمله تشکیل شده است.

قلمرو ادبی: بین «شیر» و «سیر» جناس ناقص اختلافی وجود دارد. «شیر» و «روباه» و «شغال» مراعات نظیر هستند. «نگون بخت» کنایه از کسی است که بختش برگشته و بدشانس است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: روزی رساندن خداوند از طریق واسطه و بی نیازی موجودات ناتوان از تلاش مستقیم.

۵- دگر روز باز اتفاق اوفتاد / که روزی رسان قوت روزش بداد

معنی بیت (قلمرو فکری): روز بعد نیز همین اتفاق تکرار شد و خداوند روزی دهنده، خوراک آن روباه را به او رساند.

قلمرو زبانی: «قوت» به معنای خوراک، غذا و رزق روزانه است. «دگر روز» به معنای روز دیگر است. «روزی رسان» در اینجا منظور خداوند است. مرجع ضمیر «ش» در «روزش» به روباه برمی گردد. «-َش» در اینجا نقش مضاف الیه دارد (روزیِ او). این بیت شامل دو جمله است.

قلمرو ادبی: واژه آرایی «روز» مشهود است. بین «روز» و «روزی» جناس ناقص افزایشی وجود دارد. «روز» و «روزی رسان» و «قوت» مراعات نظیر هستند. «روزی رسان» کنایه از خداوند است و تلمیح به آیات و احادیثی دارد که بر روزی رسانی خداوند تأکید می کنند.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تکرار روزی رسانی الهی و تقویت باور درویش به توکل.

۶- یقین، مرد را دیده بیننده کرد / شد و تکیه بر آفریننده کرد

معنی بیت (قلمرو فکری): این اطمینان و یقین به روزی رسانی خداوند، چشم بصیرت مرد را باز کرد و او رفت و بر خداوند توکل کرد و دست از کار کشید.

قلمرو زبانی: «دیده» در اینجا به معنی چشم و «بیننده» به معنی بینا و آگاه است. «شد» به معنای «رفت» است. «تکیه» به معنی اعتماد و اطمینان است. در عبارت «مرد را دیده»، «را» به عنوان اضافه گسسته عمل می کند و معنی «دیده مرد» را می دهد. این بیت سه جمله دارد.

قلمرو ادبی: «دیده» مجاز از بینایی و بصیرت مرد است. بین «دیده» و «بیننده» مراعات نظیر و اشتقاق وجود دارد. «دیده» در اینجا ایهام تناسب دارد: ۱. چشم فیزیکی ۲. بصیرت و آنچه دیده می شود که با «بیننده» تناسب دارد. «بیننده کردن» کنایه از آگاه و دانا کردن است. «تکیه کردن» کنایه از توکل و اعتماد به خداست.

پیام و مفهوم اصلی بیت: برداشت نادرست درویش از مفهوم توکل و کنار گذاشتن تلاش.

۷- کزین پس به کنجی نشینم چو مور / که روزی نخوردند پیلان به زور

معنی بیت (قلمرو فکری): مرد با خود گفت: از این پس مانند مورچه ای در گوشه ای می نشینم، زیرا می دانم که حتی قدرتمندترین موجودات (فیل ها) نیز با زور بازویشان روزی به دست نمی آورند، بلکه روزی آنها را خداوند می رساند.

قلمرو زبانی: «کزین» مخفف «که از این» است. «کنج» به معنای گوشه است. «مور» به معنای مورچه و «پیلان» جمع «پیل» به معنای فیل ها هستند. «روزی» در اینجا نقش مفعول را دارد و «مور» نقش متمم. بیت شامل دو جمله است.

قلمرو ادبی: «چو مور» تشبیه است (من مانند مور). بین «مور» و «پیل» تضاد و مراعات نظیر وجود دارد. بین «مور» و «زور» جناس ناقص اختلافی به چشم می خورد. «به کنجی نشستن» کنایه از بیکار نشستن و تلاش نکردن است. «مور» نماد ضعف و کوچکی و «پیل» نماد قدرت و بزرگی است. در این بیت تلمیح به آیه «وَ ما مِن دابَّهِ فِی الارضِ اِلّا عَلَی الله رِزقُها» (هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی اش بر عهده خداست) دیده می شود.

پیام و مفهوم اصلی بیت: توکل نادرست بر خدا، اعتقاد به عدم نیاز به تلاش و کوشش برای کسب روزی.

۸- زنخدان فرو برد چندی به جیب / که بخشنده روزی فرستد ز غیب

معنی بیت (قلمرو فکری): درویش مدتی سر به گریبان فرو برد و دست از کار کشید، با این امید که خداوندِ روزی دهنده، روزی اش را از عالم غیب و پنهان بفرستد.

قلمرو زبانی: «زنخدان» به معنای چانه و «جیب» به معنای گریبان یا یقه است. «که» در اینجا به معنای «زیرا» است. «غیب» عالم پنهان از چشم است که خداوند و فرشتگان در آن قرار دارند. «بخشنده» به معنای روزی دهنده و منظور خداوند است. این بیت دو جمله دارد و «روزی» و «زنخدان» نقش مفعول را ایفا می کنند.

قلمرو ادبی: «زنخدان فرو بردن به جیب» کنایه از به فکر فرو رفتن و در اینجا کنایه از بیکار نشستن و تلاش نکردن نیز هست. بین «جیب» و «غیب» جناس ناقص اختلافی وجود دارد. تلمیح به آیه «اِنّ الله هُوَ الرَّزّاق» (همانا خداوند روزی دهنده است) مشهود است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تداوم توکل کاذب و عدم تلاش برای کسب معاش.

۹- نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست / چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست

معنی بیت (قلمرو فکری): هیچ کس، نه آشنا و نه بیگانه، غم او را نخورد و به او کمک نکرد. او آنقدر لاغر شد که مانند ساز چنگ، فقط رگ و استخوان و پوستش باقی ماند.

قلمرو زبانی: «تیمار خوردن» به معنی غمخواری کردن و یاری رساندن است. «چنگ» نوعی ساز با سر خمیده و تارهای متعدد است. ضمیر «ش» در «تیمار خوردش» و «چنگش» نقش مضاف الیه دارد (تیمار خوردنِ او، رگ و استخوان او). این بیت سه جمله دارد.

قلمرو ادبی: «بیگانه» و «دوست» تضاد و مجاز از تمامی مردم هستند. بین «رگ»، «استخوان» و «پوست» مراعات نظیر وجود دارد. «چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست» تشبیهی است که وجه شبه آن لاغر شدن و نحیف گشتن است. «چنگ» ایهام تناسب دارد: ۱. ساز ۲. انگشتان دست (که با رگ و استخوان و پوست تناسب دارد). بین «دوست» و «پوست» جناس ناقص اختلافی دیده می شود.

پیام و مفهوم اصلی بیت: پیامد توکل کاذب: لاغری و ناتوانی، و عدم کمک از سوی جامعه.

۱۰- چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش / ز دیوار محرابش آمد به گوش

معنی بیت (قلمرو فکری): هنگامی که از شدت ضعف و بی هوشی، دیگر صبری برای او نمانده بود، ندایی از عالم غیب (دیوار محراب) به گوشش رسید.

قلمرو زبانی: «چو» در اینجا به معنای «هنگامی که» است. «محراب» جای ایستادن پیش نماز در مسجد است که در اینجا مجازاً به گوشه ای از عبادتگاه یا عالم غیب اشاره دارد. «آمد به گوش» به معنای شنیده شد. ضمیر «ش» در «صبرش» می تواند هم مضاف الیه باشد (صبر او تمام شد) و هم متمم (برای او صبر نماند). ضمیر «ش» در «محرابش» مضاف الیه است. بیت شامل دو جمله است.

قلمرو ادبی: بین «هوش» و «گوش» جناس ناقص اختلافی وجود دارد. «دیوار محراب» مجاز از عالم غیب یا درون است. «به گوش آمدن» کنایه از شنیدن است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: رسیدن درویش به مرحله ناتوانی مطلق و دریافت راهنمایی الهی.

۱۱- برو شیر درنده باش، ای دغل / مینداز خود را چو روباه شل

معنی بیت (قلمرو فکری): ای حیله گر! برو و مانند شیر، فعال و تلاشگر باش؛ خود را همچون روباهی ناتوان و بی دست و پا رها نکن.

قلمرو زبانی: «دغل» به معنای فریبکار، ناراست و حیله گر است. «شل» به معنی لنگ و دست و پا از کار افتاده است. «شیر درنده» در اینجا نقش مسند را دارد و «دغل» منادا است. «روباه» نقش متمم را ایفا می کند. این بیت چهار جمله دارد.

قلمرو ادبی: «شیر درنده باش» یک تشبیه فشرده است (مانند شیر درنده باش). «انداختن خود» کنایه از ناتوان نشان دادن است. «چو روباه» نیز تشبیه است (مانند روباه). بین «شیر» و «روباه» تناسب و تضاد وجود دارد. «شیر» نماد قدرتمندی، خودکفایی و تلاش است، در حالی که «روباه» نماد تنبلی، وابستگی و حیله گری (در این داستان) است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: سرزنش توکل کاذب و تشویق به کوشش و فعالیت.

۱۲- چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر / چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟

معنی بیت (قلمرو فکری): آنچنان تلاش کن که از کوشش تو چیزی برای دیگران (افراد ناتوان تر) باقی بماند، درست مانند شیری که از شکارش برای روباه باقی گذاشت. چرا باید مانند روباهی باشی که منتظر باقی مانده غذای دیگران است؟

قلمرو زبانی: «سعی کردن» به معنای کوشش کردن و تلاش کردن است. «مانَد» به معنای باقی بماند و «وامانده» به معنای باقیمانده است. «سعی» نقش مفعول را دارد و «سیر» نقش مسند. این بیت سه جمله دارد.

قلمرو ادبی: «چو شیر» و «چو روبه» تشبیه هستند. بین «شیر» و «روباه» تناسب و تضاد وجود دارد. بین «شیر» و «سیر» جناس ناقص اختلافی به چشم می خورد. «چه باشی» یک پرسش انکاری است و «واژه آرایی» «چو» نیز مشهود است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تشویق به تلاش برای خودکفایی و یاری رساندن به دیگران، نه وابستگی به آنها.

۱۳- بخور تا توانی به بازوی خویش / که سعیت بود در ترازوی خویش

معنی بیت (قلمرو فکری): تا آنجا که می توانی از نتیجه تلاش و توانایی خودت بهره مند شو، زیرا میزان و سنجش آنچه به دست می آوری، حاصل کوشش خودت خواهد بود.

قلمرو زبانی: «سعی» به معنای کوشش و تلاش است. «بازو» در اینجا مجاز از زور و توانایی جسمی است. «در ترازوی خویش بودن» کنایه از سنجیده شدن و به نتیجه رسیدن است.

قلمرو ادبی: «بازو» مجاز از قدرت و توانایی است. مصراع دوم یک تمثیل است و کنایه از این دارد که نتیجه تلاش هر فرد به خودش برمی گردد. «بخور» کنایه از تلاش برای کسب روزی است. تلمیح به آیه «ان ليس للانسان الّا ما سعی» (انسان را جز آنچه کوشیده، بهره ای نیست) در این بیت دیده می شود.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تأکید بر اهمیت کار و تلاش فردی و مسئولیت پذیری در قبال روزی خود.

۱۴- بگیر ای جوان دست درویش پیر / نه خود را بیفگن که دستم بگیر

معنی بیت (قلمرو فکری): ای جوان، به پیرمرد درویش کمک کن و دست او را بگیر، نه اینکه خودت را ناتوان و درمانده نشان دهی تا دیگران به تو کمک کنند.

قلمرو زبانی: «درویش» به معنای گدا و فقیر است. «بیفگن» (امر) از مصدر افکندن به معنای انداختن است و در اینجا به معنی «ناتوان نشان دادن» به کار رفته است. «جوان» منادا، و «دست» و «خود» نقش مفعول را دارند. این بیت چهار جمله دارد.

قلمرو ادبی: «دست گرفتن» کنایه از کمک کردن است. بین «جوان» و «پیر» تضاد و تناسب وجود دارد. واژه آرایی «دست» نیز به چشم می خورد. «خود را افکندن» کنایه از خود را ناتوان و درمانده نشان دادن است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: تشویق به نوع دوستی و کمک به دیگران به جای وابستگی و گدایی.

۱۵- خدا را بر آن بنده بخشایش است / که خلق از وجودش در آسایش است

معنی بیت (قلمرو فکری): بخشش و رحمت خداوند شامل حال بنده ای می شود که مردم از وجود و اعمال او در آسایش و راحتی باشند.

قلمرو زبانی: «را» در «خدا را» به معنی دارندگی است (بخشایش از آنِ خداست). «بخشایش» به معنای آمرزش و عفو است. «خلق» به معنی مردم است. «بخشایش» نقش نهاد را دارد. «را» در مصراع اول به شیوه فک اضافه به کار رفته است (بخشایشِ خدا). این بیت دو جمله دارد.

قلمرو ادبی: بین «خدا»، «خلق»، «بخشایش» و «بنده» مراعات نظیر وجود دارد. واج آرایی صامت «ش» نیز به گوش می رسد. «وجود» مجاز از اعمال و رفتار نیکو است. این بیت تمثیلی است و تلمیح به حدیث پیامبر اسلام (ص) دارد که «بهترین مردم کسی است که نفعش به مردم برسد».

پیام و مفهوم اصلی بیت: تأکید بر تأثیر کمک به همنوعان در جلب رحمت و بخشایش الهی.

۱۶- کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست / کــــه دون همتانند بی مغز و پوست

معنی بیت (قلمرو فکری): کسی بخشندگی و جوانمردی می کند که دارای عقل و اندیشه باشد (یعنی افراد دانا و خردمند بخشنده اند)، زیرا افراد دون همت و فرومایه، تنها ظاهری از انسان دارند و از عقل و درایت بی بهره اند.

قلمرو زبانی: «کرم ورزیدن» به معنای جوانمردی کردن و بخشیدن است. «همت» به معنای اراده و عزم نیرومند است و «دون همت» به معنای کوتاه همت، فرومایه و دارای طبع پست است. «مغز» و «پوست» در اینجا به ترتیب نماد درون و برون هستند. «واو» در «بی مغز و پوست» واو همراهی است. «کرم» نقش مفعول را دارد. این بیت سه جمله دارد.

قلمرو ادبی: «سر» مجاز از انسان است. «مغز» مجاز از اندیشه و خرد است و «پوست» مجاز از ظاهر و کالبد ظاهری. بین «مغز» و «پوست» تضاد و تناسب وجود دارد. «بی مغز» کنایه از نادان و بی خرد است. واج آرایی صامت «ر» نیز در این بیت مشهود است.

پیام و مفهوم اصلی بیت: بخشندگی نشانه خردمندی و عقلانیت است، در مقابل بخل نشانه پستی و نادانی.

۱۷- کسی نیک بیند به هر دو سرای / که نیکی رساند به خلق خدای

معنی بیت (قلمرو فکری): کسی در هر دو جهان (دنیا و آخرت) رستگار و خوشبخت می شود که به آفریدگان خداوند نیکی و احسان کند.

قلمرو زبانی: «بیند» به معنای «می بیند» است. «سرا» به معنای خانه و «خلق» به معنای مردم است. «دو سرا» اشاره به دنیا و آخرت دارد. «نیک» و «نیکی» نقش مفعول را دارند. «خدای» نقش مضاف الیه دارد. این بیت دو جمله دارد و به شیوه بلاغی سروده شده است.

قلمرو ادبی: «هر دو سرای» استعاره از دنیا و آخرت است. بین «خلق» و «خدا» مراعات نظیر وجود دارد. بین «نیک» و «نیکی» جناس ناقص افزایشی وجود دارد. این بیت تلمیح به حدیث «اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخرَه» (دنیا مزرعه آخرت است) و آیات قرآنی مانند «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذرّهِ خَیراً یَرَه» (هرکس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد، آن را می بیند) و «اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لِاَنفُسِکُم» (اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید) دارد.

پیام و مفهوم اصلی بیت: سعادت دو جهان در گرو نیکی و احسان به خلق خداست.

درس «نیکی» مولانا به ما می آموزد که توکل حقیقی نه به معنای دست کشیدن از تلاش، بلکه به معنای ایمان به رزاقیت خداوند در کنار کوشش و یاری رسانی به همنوعان است. این مفهوم عمیق در ابیات شعر به زیبایی هرچه تمام تر بیان شده است.

واژگان و اصطلاحات مهم درس اول (فهرست جامع)

برای درک بهتر شعر «نیکی» و افزایش دایره لغات خود، در این بخش به مهم ترین واژگان و اصطلاحات به کار رفته در این درس می پردازیم:

  • روماندن: متحیّر شدن، شگفت زده گشتن، در ماندن.
  • صُنع: آفرینش، ساختن، خلقت.
  • چون: چگونه، چطور (در این شعر به عنوان قید پرسش به کار رفته).
  • در این بود: در این فکر و اندیشه بود، غرق در تفکر بود.
  • شوریده رنگ: آشفته حال، پریشان، آشوب زده.
  • برآمد: ظاهر شد، پدیدار گشت، بیرون آمد.
  • شُغال: نوعی جانور پستاندار از تیره سگان که گوشت خوار است.
  • چنگ: پنجه، دست. (در بیت ۹ به معنای ساز).
  • نگون بخت: بدبخت، بداقبال، شوم طالع.
  • دگر روز: روز دیگر، فردای آن روز.
  • روزی رسان: خداوند، کسی که روزی می دهد.
  • قُوت: خوراک، غذا، رزق روزانه، معاش.
  • دیده: چشم (هم حس بینایی و هم بصیرت و آگاهی).
  • بیننده: بینا، آگاه، با بصیرت.
  • شد: رفت، رهسپار شد (فعل ماضی از رفتن).
  • تکیه: اعتماد، اطمینان، اتکا.
  • کزین: که از این، مخفف «که از این».
  • کنج: گوشه، زاویه.
  • مور: مورچه (در ادبیات نماد ضعف و کوچکی و کار).
  • پیلان: جمع «پیل»، فیل ها (در ادبیات نماد قدرت و بزرگی).
  • زَنَخدان: چانه.
  • جیب: گریبان، یقه پیراهن یا لباس.
  • بخشنده: روزی دهنده، کریم، سخی.
  • غیب: پنهان، نهان از چشم، عالم ماورا.
  • تیمار خوردن: غم خوردن، پرستاری کردن، غمخواری کردن.
  • چو: وقتی که، هنگامی که (در بیت ۱۰). همچنین به معنای «مانند» (در بیت های ۷ و ۱۱).
  • محراب: جای ایستادن پیش نماز در مسجد، طاق نما. در این شعر به معنای عالم غیب یا درون.
  • دَغَل: فریبکار، حیله گر، ناراست.
  • شَل: لنگ، ناتوان، دست و پای از کار افتاده.
  • سعی: تلاش، کوشش، کار.
  • مانَد: بمانَد (فعل مضارع).
  • وامانده: باقی مانده، آنچه که پس از کاری باقی می ماند.
  • بازو: در اینجا مجاز از نیرو و توانایی جسمی و قدرت است.
  • درویش: فقیر، بی چیز، تهیدست.
  • بیفکن: ناتوان و درمانده نشان دادن خود.
  • بخشایش: عفو کردن، رحم کردن، آمرزش.
  • کَرَم: بخشش، لطف، جوانمردی.
  • دون همّت: کوتاه همّت، فرومایه، دارای طبع پست و کوتاه اندیشه.
  • سرا: خانه، در اینجا مجازاً به معنی جهان (دنیا و آخرت).

نکات مهم دستوری (قلمرو زبانی) از درس اول

درس «نیکی» علاوه بر مفاهیم ارزشمند، نکات دستوری مهمی را در خود جای داده است که آشنایی با آن ها برای تحلیل دقیق تر ابیات و تقویت مهارت های زبانی ضروری است:

  1. فعل مرکب: در این شعر، فعل های مرکب متعددی به کار رفته است که از ترکیب یک اسم، صفت یا قید با یک فعل ساده ساخته می شوند و معنای جدیدی را بیان می کنند. مانند: «به سر می برد» (بیت ۲) به معنای می گذراند؛ «تیمار خوردن» (بیت ۹) به معنای غمخواری کردن؛ «کرم ورزیدن» (بیت ۱۶) به معنای جوانمردی کردن.
  2. اضافه گسسته (را فک اضافه): در برخی از ابیات، حرف «را» به جای اینکه نشانه مفعول باشد، برای بیان مضاف الیه به کار رفته است، که به آن «را» فک اضافه می گویند. مانند: «مرد را دیده» (بیت ۶) به معنای «دیده مرد». «خدا را بخشایش» (بیت ۱۵) به معنای «بخشایشِ خدا».
  3. جهش ضمیر: گاهی اوقات ضمیر متصل به کلمه ای متصل می شود که مضاف الیه یا متمم آن کلمه نیست، بلکه به کلمه ای دیگر در جمله تعلق دارد. مانند: «روزش بداد» (بیت ۵) که «ش» به روباه برمی گردد و در واقع «روزیِ روباه را بداد» و در «محرابش آمد به گوش» (بیت ۱۰) که «ش» به درویش برمی گردد و در واقع «به گوشِ درویش آمد».
  4. حذف به قرینه معنایی: در زبان فارسی، گاهی به دلیل وضوح معنا، برخی اجزای جمله حذف می شوند. در بیت ۲ «مفعول جمله دوم به قرینه معنایی حذف شده است» (از کجا [روزی] می خورد؟).
  5. نقش های دستوری:
    • نقش مفعول: «روبه» (بیت ۱)، «زندگانی» (بیت ۲)، «روزی» (بیت ۷ و ۸)، «کرم» (بیت ۱۶)، «نیک و نیکی» (بیت ۱۷).
    • نقش نهاد: «بخشایش» (بیت ۱۵).
    • نقش مسند: «شیر درنده» (بیت ۱۱)، «سیر» (بیت ۱۲).
    • نقش متمم: «مور» (بیت ۷).
    • نقش منادا: «دغل» (بیت ۱۱)، «جوان» (بیت ۱۴).
  6. انواع ضمیر: کاربرد ضمایر متصل و منفصل و تشخیص مرجع آن ها. (مثلاً «خویش» در بیت ۱۳ و «خود» در بیت ۱۴)
  7. صفت مبهم: «دگر» در «دگر روز» (بیت ۵) یک صفت مبهم است که به روزی نامشخص در آینده اشاره دارد.

نکات مهم ادبی (قلمرو ادبی) از درس اول

درس «نیکی» مملو از آرایه های ادبی است که به زیبایی و عمق معنایی شعر می افزایند. شناخت این آرایه ها برای تحلیل کامل شعر ضروری است:

  1. تشبیه:
    • «چو مور» (بیت ۷): مرد به مور تشبیه شده است.
    • «چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست» (بیت ۹): لاغری مرد به ساز چنگ تشبیه شده است.
    • «شیر درنده باش» (بیت ۱۱): تشبیه فشرده.
    • «چو روباه شل» (بیت ۱۱): مرد به روباه شل تشبیه شده است.
    • «چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر / چه باشی چو روبه…» (بیت ۱۲): تشبیه تلاش و بخشندگی به شیر و وابستگی به روباه.
  2. استعاره:
    • «سر» (بیت ۱۶): استعاره از انسان.
    • «مغز» (بیت ۱۶): استعاره از اندیشه و خرد.
    • «پوست» (بیت ۱۶): استعاره از ظاهر و کالبد ظاهری.
    • «هر دو سرای» (بیت ۱۷): استعاره از دنیا و آخرت.
  3. کنایه:
    • «بی دست و پای» (بیت ۱): کنایه از ناتوان.
    • «فروماندن» (بیت ۱): کنایه از تعجب کردن.
    • «به سر بردن» (بیت ۲): کنایه از سپری کردن روزگار.
    • «به چنگ آوردن» (بیت ۳): کنایه از شکار کردن.
    • «نگون بخت» (بیت ۴): کنایه از بداقبال.
    • «روزی رسان» (بیت ۵): کنایه از خداوند.
    • «دیده بیننده کرد» (بیت ۶): کنایه از آگاه و دانا کردن.
    • «تکیه بر آفریننده کرد» (بیت ۶): کنایه از توکل کردن.
    • «به کنجی نشستن» (بیت ۷): کنایه از کار نکردن.
    • «زنخدان فرو بردن به جیب» (بیت ۸): کنایه از به فکر فرو رفتن یا بیکار نشستن.
    • «تیمار خوردن» (بیت ۹): کنایه از غمخواری و کمک کردن.
    • «به گوش آمدن» (بیت ۱۰): کنایه از شنیدن.
    • «خود را انداختن» (بیت ۱۱): کنایه از ناتوان نشان دادن.
    • «در ترازوی خویش بودن» (بیت ۱۳): کنایه از سنجیده شدن و به نتیجه رسیدن.
    • «بخور به بازوی خویش» (بیت ۱۳): کنایه از تلاش برای کسب روزی.
    • «دستم بگیر» (بیت ۱۴): کنایه از کمک کردن.
    • «خود را بیفکندن» (بیت ۱۴): کنایه از خود را ناتوان نشان دادن.
    • «بی مغز» (بیت ۱۶): کنایه از نادان.
  4. جناس:
    • جناس ناقص اختلافی: «رنگ» و «چنگ» (بیت ۳)، «شیر» و «سیر» (بیت ۴)، «مور» و «زور» (بیت ۷)، «جیب» و «غیب» (بیت ۸)، «دوست» و «پوست» (بیت ۹)، «هوش» و «گوش» (بیت ۱۰)، «شیر» و «سیر» (بیت ۱۲)، «چه» و «چو» (بیت ۱۲).
    • جناس ناقص افزایشی: «روز» و «روزی» (بیت ۵)، «نیک» و «نیکی» (بیت ۱۷).
  5. تضاد: «شیر» و «شغال» (بیت ۳)، «مور» و «پیل» (بیت ۷)، «بیگانه» و «دوست» (بیت ۹)، «شیر» و «روباه» (بیت ۱۱ و ۱۲)، «جوان» و «پیر» (بیت ۱۴)، «مغز» و «پوست» (بیت ۱۶).
  6. مراعات نظیر (تناسب):
    • «دست و پا» و «لطف و صنع» (بیت ۱).
    • «دست و پا» (بیت ۲).
    • «شیر و شغال» (بیت ۳).
    • «شغال و روباه و شیر» (بیت ۴).
    • «روز و روزی رسان و قوت» (بیت ۵).
    • «دیده و بیننده» (بیت ۶).
    • «مور و پیل» (بیت ۷).
    • «رگ و استخوان و پوست» (بیت ۹).
    • «شیر و روباه» (بیت ۱۱ و ۱۲).
    • «جوان و پیر» (بیت ۱۴).
    • «خدا و خلق و بخشایش و بنده» (بیت ۱۵).
    • «مغز و پوست» (بیت ۱۶).
    • «خلق و خدا» (بیت ۱۷).
  7. واج آرایی: تکرار یک واج (حرف یا مصوت) که باعث موسیقی درونی شعر می شود. مانند واج «ی» در بیت ۱ و واج «ش» در بیت ۱۵ و واج «ر» در بیت ۱۶ و واج «چ» در بیت ۱۲.
  8. ایهام تناسب:
    • «سر» و «دست و پای» (بیت ۲): «سر» می تواند به معنای اندام سر باشد که با «دست و پا» تناسب دارد.
    • «دیده» (بیت ۶): ۱. چشم ۲. آنچه دیده می شود که با «بیننده» تناسب دارد.
    • «چنگ» (بیت ۹): ۱. ساز ۲. انگشتان دست (که با رگ و استخوان و پوست تناسب دارد).
  9. تلمیح: اشاره به آیات قرآن، احادیث، داستان های تاریخی یا اساطیری.
    • «روزی رسان» (بیت ۵): تلمیح به آیات رزاقیت خداوند.
    • «پیلان به زور» (بیت ۷): تلمیح به آیه «وَ ما مِن دابَّهِ فِی الارضِ اِلّا عَلَی الله رِزقُها».
    • «بخشنده روزی فرستد ز غیب» (بیت ۸): تلمیح به آیه «اِنّ الله هُوَ الرَّزّاق».
    • «سعیت بود در ترازوی خویش» (بیت ۱۳): تلمیح به آیه «ان ليس للانسان الّا ما سعی» و «کُلُّ نَفسِ بِما کَسَبَت رَهینَه».
    • «خلق از وجودش در آسایش است» (بیت ۱۵): تلمیح به حدیث «خَیرُ النّاسِ اَنفَعُهُم لِلنّاسِ» (بهترین مردم نافع ترینشان برای مردم است).
    • «نیک بیند به هر دو سرای / که نیکی رساند به خلق خدای» (بیت ۱۷): تلمیح به حدیث «اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخرَه» و آیات «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذرّهِ خَیراً یَرَه» و «اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لِاَنفُسِکُم».
  10. نماد:
    • «روباه»: نماد تنبلی، وابستگی و حیله گری.
    • «شیر»: نماد قدرت، خودکفایی و تلاش.
    • «مور»: نماد ضعف، کوچکی و گاهی کار و تلاش.
    • «پیل»: نماد قدرت و بزرگی.
  11. پرسش انکاری: «چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟» (بیت ۱۲): سؤالی است که پاسخ آن منفی و از پیش مشخص است و برای تأکید بر مفهوم به کار می رود.

پیام ها و مفاهیم کلی درس اول (جمعبندی)

شعر «نیکی» مولانا، فراتر از یک داستان ساده، حاوی پیام های عمیق و آموزه های اخلاقی و عرفانی است که در جمع بندی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • توکل حقیقی در برابر توکل کاذب: مهم ترین پیام شعر، اصلاح دیدگاه نادرست درویش درباره توکل است. توکل به معنای دست از کار کشیدن و انتظار روزی از غیب داشتن نیست، بلکه اعتماد به خداوند در کنار تلاش و کوشش فردی است.
  • اهمیت کار و تلاش: شعر تأکید می کند که انسان باید برای کسب روزی خود تلاش کند و نباید به انتظار کمک دیگران بنشیند. هر کس باید با بازوی خویش روزی خود را به دست آورد.
  • عدم وابستگی و خودکفایی: درس نیکی بر اهمیت خودکفایی و عدم وابستگی به دیگران تأکید دارد. انسان باید چنان مستقل باشد که حتی بتواند به دیگران نیز یاری رساند.
  • یاری رساندن به همنوع: یکی از اوج های اخلاقی شعر، توصیه به کمک و دستگیری از نیازمندان است. بخشایش و رحمت الهی شامل حال کسانی می شود که به خلق خدا نیکی می کنند.
  • بخشش و کرامت: شعر، بخشندگی را نشانه خرد و دانایی می داند و دون همتی و بخل را نماد بی مغزی و نادانی.
  • سعادت دو جهان: نیکی کردن به خلق خدا، نه تنها باعث آسایش در دنیا می شود، بلکه رستگاری و خوشبختی در آخرت را نیز به دنبال دارد.
  • مسئولیت پذیری فردی: انسان در برابر تلاش خود مسئول است و نتیجه اعمال او در ترازوی خودش سنجیده خواهد شد.

این مفاهیم، هسته اصلی درس «نیکی» را تشکیل می دهند و درک آن ها برای هر دانش آموزی که قصد دارد به عمق این شعر دست یابد، ضروری است.

سوالات متداول و پاسخ های تشریحی

سوال ۱: پیام اصلی شعر «نیکی» چیست؟

پاسخ: پیام اصلی شعر «نیکی» این است که توکل واقعی بر خداوند، با کار و تلاش و کمک به دیگران همراه است. این شعر برداشت نادرست از توکل را رد می کند که به معنای بیکاری و انتظار روزی از غیب است و تأکید می کند که انسان باید فعالانه برای روزی خود کوشش کرده و در عین حال، دستگیر نیازمندان باشد.

سوال ۲: در بیت ششم، منظور از «دیده بیننده کرد» چیست و چه آرایه ای دارد؟

پاسخ: منظور از «دیده بیننده کرد»، باز شدن چشم بصیرت و آگاهی مرد است؛ یعنی او به این یقین رسید که خداوند روزی رسان است و از این موضوع درس گرفت. آرایه ی «دیده بیننده کرد» کنایه از آگاه و دانا کردن است. همچنین «دیده» ایهام تناسب دارد؛ یک معنی آن چشم فیزیکی است و معنی دیگر بصیرت و بینایی که با «بیننده» تناسب دارد.

سوال ۳: نماد «شیر» و «روباه» در این شعر چیست؟

پاسخ: در این شعر، «شیر» نماد قدرتمندی، خودکفایی و تلاش برای کسب روزی است؛ یعنی باید مانند شیر فعال و مستقل بود. در مقابل، «روباه» نماد تنبلی، ناتوانی، وابستگی و حیله گری (در انتظار نان مفت) است. شعر از درویش می خواهد که از نماد روباه دوری کرده و به نماد شیر بپیوندد.

سوال ۴: بیت سیزدهم به کدام آیه یا حدیث تلمیح دارد؟

پاسخ: بیت سیزدهم: «بخور تا توانی به بازوی خویش / که سعیت بود در ترازوی خویش»، به آیه قرآنی «ان ليس للانسان الّا ما سعی» (انسان را جز آنچه کوشیده، بهره ای نیست) و آیه «کُلُّ نَفسِ بِما کَسَبَت رَهینَه» (هر کس در گرو کاری است که کرده) تلمیح دارد. این بیت بر اهمیت تلاش فردی و مسئولیت پذیری در قبال اعمال و روزی خود تأکید می کند.

سوال ۵: آرایه های ادبی بیت نهم را توضیح دهید.

پاسخ: بیت نهم: «نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست / چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست» شامل آرایه های زیر است:

  • تضاد: بین «بیگانه» و «دوست».
  • مجاز: «بیگانه» و «دوست» مجاز از همه مردم هستند.
  • تشبیه: «چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست» که مرد به ساز چنگ در لاغری تشبیه شده است.
  • مراعات نظیر: بین «رگ»، «استخوان» و «پوست».
  • ایهام تناسب: «چنگ» (۱. ساز ۲. انگشتان دست) که با «رگ و استخوان و پوست» تناسب دارد.
  • جناس ناقص اختلافی: بین «دوست» و «پوست».

نکات تکمیلی برای مطالعه و مرور بهتر

برای تسلط کامل بر درس «نیکی» و کسب بهترین نتیجه، توجه به نکات زیر می تواند بسیار مؤثر باشد:

  • مطالعه چندباره معنی ابیات: پس از یک بار خواندن معنی، سعی کنید خودتان هر بیت را تفسیر کنید و سپس با معنی اصلی مقایسه کنید. این کار به درک عمیق تر مفاهیم فکری کمک می کند.
  • نکات دستوری را تمرین کنید: برای تسلط بر قلمرو زبانی، پس از مطالعه نکات دستوری، سعی کنید خودتان در ابیات دیگر کتاب نمونه هایی از آن قواعد را پیدا کنید یا جملاتی مشابه بسازید. روی نقش های دستوری (فاعل، مفعول، متمم، مسند و…) به صورت عملی کار کنید.
  • آرایه ها را نشانه گذاری کنید: در کتاب درسی یا جزوه خود، آرایه های ادبی هر بیت را با رنگ های مختلف مشخص کنید و دلیل وجود آن آرایه را نیز در کنارش بنویسید. به ویژه، تلمیحات را بررسی کرده و داستان یا آیه مربوط به آن را مرور کنید.
  • خلاصه برداری از پیام ها: پیام های اصلی هر بیت و پیام های کلی شعر را در یک دفترچه یادداشت یا فلش کارت خلاصه کنید. این کار برای مرور سریع قبل از امتحان بسیار مفید است.
  • ارتباط با سایر دروس: به ارتباط این درس با مفاهیم اخلاقی و عرفانی در دروس دینی و زندگی، و حتی مضامین مشابه در دیگر اشعار فارسی توجه کنید. این دیدگاه گسترده تر، به تثبیت مفاهیم در ذهن شما کمک می کند.
  • حل نمونه سوالات: پس از مطالعه کامل، حتماً نمونه سوالات امتحانی مربوط به این درس، از جمله سوالات کارگاه متن پژوهی کتاب درسی را حل کنید. این کار به شما کمک می کند تا با نوع سوالات و نحوه پاسخگویی آشنا شوید.
  • روخوانی با لحن صحیح: شعر را چندین بار با لحنی صحیح و مناسب بخوانید تا با موسیقی و وزن آن بیشتر آشنا شوید و به درک شهودی بهتری از شعر برسید.

نتیجه گیری

درس اول فارسی یازدهم، شعر «نیکی» مولانا، گنجینه ای از معانی و نکات ارزشمند است که با مطالعه دقیق و مرحله به مرحله آن می توان به درک عمیق آن دست یافت. از قلمرو فکری که شامل معانی بیت به بیت و پیام های اخلاقی است، تا قلمرو زبانی با نکات دستوری و واژگان کلیدی، و همچنین قلمرو ادبی با آرایه های گوناگون، هر بخش از این شعر دارای اهمیت ویژه ای است. امید است این راهنمای جامع، ابزار قدرتمندی برای یادگیری و تسلط شما بر این درس باشد و به شما کمک کند تا با اطمینان کامل در امتحانات ظاهر شوید. در صورت وجود هرگونه پرسش یا نیاز به توضیحات بیشتر، می توانید سوالات خود را در بخش نظرات مطرح کنید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "15 نکته طلایی درس اول فارسی یازدهم برای نمره عالی" هستید؟ با کلیک بر روی آموزش، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "15 نکته طلایی درس اول فارسی یازدهم برای نمره عالی"، کلیک کنید.