خلاصه کتاب میراث ملموس هنر نقالی | شناخت و حفاظت
خلاصه کتاب میراث ملموس هنر نقالی: شناسایی، طبقه بندی و حفاظت آن ( نویسنده شهرزاد عباسی )
کتاب «میراث ملموس هنر نقالی: شناسایی، طبقه بندی و حفاظت آن» اثر شهرزاد عباسی، یک چارچوب جامع برای شناسایی، طبقه بندی و حفاظت از اشیاء ملموس و ابزارهای مرتبط با هنر باستانی نقالی در ایران ارائه می دهد. این اثر، راهکارهای عملی و استانداردهای علمی را برای پاسداری از این میراث فرهنگی ارزشمند معرفی می کند.
هنر نقالی، از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین سنت های شفاهی و نمایشی ایران، نقش محوری در انتقال فرهنگ، حماسه ها و قصه های این سرزمین داشته است. این هنر نه تنها یک اجرای نمایشی، بلکه یک عامل قدرتمند در حفظ هویت ملی و ادبیات کهن ایران است. با توجه به چالش های پیش روی حفظ میراث فرهنگی، چه در ابعاد ملموس و چه ناملموس، نگهداری از ابزار و متعلقات این هنر اهمیتی دوچندان می یابد. کتاب شهرزاد عباسی، با تکیه بر دانش حفاظت آثار هنری و درک عمیق از ماهیت نقالی، به تفصیل به این موضوعات می پردازد و راهکارهایی عملی برای حفظ و نگهداری این گنجینه ملی ارائه می دهد. مطالعه خلاصه این کتاب برای پژوهشگران، دانشجویان رشته های هنر، مرمت، مردم شناسی و همچنین علاقه مندان به فرهنگ و هنر ایران ضروری است تا با رویکردهای نوین در حفاظت از این میراث گرانبها آشنا شوند و به سرعت به اطلاعات کلیدی دست یابند.
کلیات و اهمیت هنر نقالی
هنر نقالی به عنوان یکی از برجسته ترین و ماندگارترین سنت های شفاهی و نمایشی ایران، ریشه های عمیقی در تاریخ و فرهنگ این سرزمین دارد. این هنر، نه تنها یک شیوه روایتگری، بلکه پلی است بین نسل ها که داستان های حماسی، دینی و عاشقانه را از طریق کلام و حرکت منتقل می کند. شهرزاد عباسی در کتاب خود، به معرفی جامع این هنر و اهمیت آن در بستر میراث فرهنگی ایران می پردازد.
پیش درآمدی بر نقالی
نقالی شاخه ای از هنرهای نمایشی است که غالباً به صورت تک نفره اجرا می شود. نقالان، هنرمندانی توانا هستند که با بهره گیری از قدرت بیان، حرکات بدن، لحن های متنوع و گاهی ابزاری ساده، روایت های گوناگونی را برای مخاطبان خود زنده می کنند. این روایت ها به طور کلی در سه گروه اصلی جای می گیرند:
- نقالی حماسی: شامل داستان هایی از شاهنامه فردوسی و دیگر متون حماسی ایران که قهرمانی ها، نبردها و اسطوره های ملی را به تصویر می کشند. این نوع نقالی به تقویت روحیه ملی و حفظ هویت ایرانی کمک شایانی می کند.
- نقالی دینی: روایتگر قصص انبیا، ائمه اطهار و وقایع مذهبی است که در قهوه خانه ها و مجالس مذهبی اجرا می شده و جنبه ای آموزشی و اخلاقی دارد.
- نقل عاشقانه: شامل داستان های عشق و دلدادگی از ادبیات کلاسیک فارسی مانند لیلی و مجنون یا خسرو و شیرین که با لطافت و شور خاصی روایت می شوند.
پیشینه نقالی در ایران به دوران باستان بازمی گردد و با گذشت زمان، تکامل یافته و در دوران اسلامی، به ویژه در عصر صفویه و قاجار، به اوج خود رسیده است. این هنر، مردمی و شفاهی بودن خود را حفظ کرده و در دل جامعه رشد کرده است.
اهمیت میراث ملموس و ناملموس نقالی
نقالی، بیش از هر چیز، یک سنت شفاهی و مردمی است که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. این هنر، نقش بی بدیلی در حفظ هویت ملی، زبان فارسی و ادبیات ایران ایفا می کند. اهمیت نقالی تا حدی است که در سال ۲۰۱۱ میلادی، سازمان یونسکو آن را در فهرست میراث فرهنگی ناملموس بشریت ثبت جهانی کرد. این ثبت، نه تنها اعتبار جهانی نقالی را افزایش داد، بلکه نیاز به حفاظت فوری از آن را نیز بیش از پیش نمایان ساخت.
با این حال، نقالی فقط یک میراث ناملموس (سنت های شفاهی و اجراها) نیست، بلکه دارای ابعاد ملموسی نیز هست. این ابعاد ملموس شامل ابزارها و وسایلی می شود که در اجرای نقالی به کار می روند؛ از طومارهای حاوی متن داستان ها و پرده های نقاشی شده ای که صحنه های حماسی را به تصویر می کشند تا لباس نقالان و حتی فضای قهوه خانه ها که صحنه اصلی این اجراها بوده اند. کتاب شهرزاد عباسی بر این تمایز و در عین حال ارتباط تنگاتنگ میان میراث ملموس و ناملموس نقالی تأکید دارد و نشان می دهد که حفاظت از هر یک، بدون توجه به دیگری، ناقص خواهد بود. میراث ملموس، نقش پشتیبانی و نمادین برای میراث ناملموس ایفا می کند و بدون آن، درک کامل و حفظ پایدار هنر نقالی دشوار خواهد بود.
سنت شفاهی و عرصه اجرای نقالی
هنر نقالی به عنوان یک سنت شفاهی، بر پایه قدرت روایت گری و تعامل مستقیم با مخاطب بنا شده است. شهرزاد عباسی در کتاب خود، به بررسی عمیق تر عناصر تشکیل دهنده این سنت و همچنین نقش کلیدی فضاهای اجرایی در شکل گیری و دوام آن می پردازد.
عناصر اصلی سنت شفاهی نقالی
در قلب سنت شفاهی نقالی، هنرمندانی قرار دارند که «نقال» نامیده می شوند. این افراد، صرفاً داستان گو نیستند، بلکه حافظان فرهنگ، حماسه ها و اخلاقیات یک جامعه به شمار می روند. مهارت های یک نقال شامل موارد زیر است:
- حفظیات قوی: نقالان باید تعداد زیادی از داستان ها، اشعار و جزئیات تاریخی را در حافظه داشته باشند.
- قدرت بیان و فن بیان: توانایی استفاده از لحن های مختلف، صداگذاری برای شخصیت های گوناگون و ایجاد هیجان در مخاطب.
- حرکات نمایشی: استفاده از ژست ها، حالات چهره و حرکات بدن برای تجسم صحنه ها و شخصیت ها.
- مهارت های بداهه پردازی: توانایی پاسخگویی به واکنش های مخاطبان و تطبیق روایت با فضای لحظه ای.
علاوه بر نقال، ابزار و وسایل معمول نیز نقش مهمی در اجرای این هنر ایفا می کنند. این ابزارها می توانند بسیار ساده باشند، مانند چوب دستی (عصا یا منتشا) که نقش شمشیر، تازیانه یا حتی ستون را ایفا می کند، یا طومارهای متنی که به عنوان یادآوری برای نقال عمل می کنند. گاهی پرده های نقاشی قهوه خانه ای نیز به عنوان پس زمینه و ابزار بصری برای تقویت روایت مورد استفاده قرار می گیرند. این ابزارها، اگرچه در ظاهر ساده اند، اما نقش اساسی در ایجاد فضای داستان و درگیر کردن مخاطب دارند.
قهوه خانه: عرصه اصلی هنر نقالی
قهوه خانه ها بیش از آنکه صرفاً محلی برای نوشیدن قهوه باشند، در گذشته مراکز اصلی تبادل فرهنگی، اجتماعی و هنری در ایران محسوب می شدند. این فضاها، عرصه اصلی و طبیعی برای هنر نقالی بودند. نقالان در قهوه خانه ها، در محیطی صمیمی و خودمانی، مخاطبان متنوعی از اقشار مختلف جامعه را جذب می کردند.
نقش قهوه خانه ها در توسعه و بقای نقالی از چند جهت حائز اهمیت است:
- فضای مناسب: معماری و فضای داخلی قهوه خانه ها، با سکوهای نشیمن، دیوارهای بلند و گاهی نقاشی های بزرگ حماسی، محیطی ایده آل برای روایت گری فراهم می کرد.
- جمعیت ثابت: قهوه خانه ها پاتوقی برای مردم بودند و این امر تضمین کننده حضور مخاطبان برای نقالان بود.
- تعامل مستقیم: نقالان می توانستند به طور مستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و واکنش های آن ها را مشاهده کنند. این تعامل، به شکل گیری و پویایی روایت کمک می کرد.
- حفظ و انتقال دانش: قهوه خانه ها محل ملاقات نقالان، شاعران و دانشوران بودند و این امر به تبادل دانش و حفظ سنت های شفاهی کمک می کرد.
متأسفانه، با تغییر سبک زندگی و ظهور رسانه های نوین، نقش قهوه خانه ها در این زمینه کمرنگ شده و این امر یکی از عوامل تهدیدکننده برای بقای هنر نقالی به شمار می رود. کتاب شهرزاد عباسی با برجسته سازی این موضوع، بر اهمیت حفظ این فضاها و یادگارهای ملموس مرتبط با آن ها تأکید دارد.
میراث فرهنگی ملموس و چالش های حفاظت
هنر نقالی، با وجود ماهیت شفاهی اش، بخش مهمی از هویت خود را در اشیاء و ابزارهای ملموس مرتبط با خود دارد. این اشیاء، گواه بر تاریخ و غنای این هنر هستند و حفاظت از آن ها به همان اندازه اهمیت دارد که حفظ خود روایت ها. کتاب شهرزاد عباسی به طور تخصصی به تعریف این میراث ملموس و چالش های پیش روی حفاظت از آن ها می پردازد.
تعریف میراث ملموس در بستر نقالی
میراث ملموس هنر نقالی شامل هر شیئی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در اجرای نقالی نقش داشته یا با آن در ارتباط بوده است. این اشیاء، شواهد فیزیکی از یک هنر ناملموس هستند و از این رو، ارزش فرهنگی و تاریخی بی بدیلی دارند. برخی از مهم ترین این اشیاء عبارتند از:
- طومارها: متون دست نویس یا چاپی که حاوی داستان های نقالی هستند و به عنوان راهنما برای نقال مورد استفاده قرار می گیرند.
- پرده های نقالی: نقاشی های بزرگ روی پارچه که صحنه های حماسی، دینی یا عاشقانه را به تصویر می کشند و در هنگام اجرا به عنوان پس زمینه یا ابزار بصری برای توضیح داستان به کار می روند. این پرده ها خود یک زیرشاخه مهم از هنر نقاشی قهوه خانه ای محسوب می شوند.
- لباس نقالان: پوشش خاص نقالان که ممکن است شامل کلاه های مخصوص، ردای بلند یا شال های تزئینی باشد و به نقش آفرینی آن ها هویت می بخشد.
- ابزار موسیقی: اگرچه نقالی عمدتاً بدون موسیقی اجرا می شود، اما در برخی از انواع آن یا در فضاهای مرتبط، سازهایی مانند سه تار یا تنبک ممکن است حضور داشته باشند.
- منتَشا یا عصا: چوب دستی که نقال از آن برای اشاره، تهدید، یا به عنوان نمادی از شمشیر یا نیزه استفاده می کند.
- اشیای مربوط به قهوه خانه ها: شامل نقاشی های دیواری، وسایل پذیرایی و هر شیء دیگری که نشان دهنده فضای اجرایی نقالی در گذشته بوده است.
این اشیاء، هر کدام به تنهایی داستان ها و اطلاعات ارزشمندی را درباره سنت نقالی، سبک زندگی، باورها و هنر دوران خود به ما ارائه می دهند.
اصول حفاظت و نگهداری
حفاظت و نگهداری از اشیاء میراثی، یک مسئولیت خطیر است که عمدتاً بر عهده موزه ها، مراکز فرهنگی و نهادهای مربوطه قرار دارد. وظیفه اصلی این مراکز، نه تنها نگهداری فیزیکی، بلکه تضمین طول عمر و پایداری این آثار برای نسل های آینده است. شهرزاد عباسی در کتاب خود، بر رویکرد نوین «حفاظت پیشگیرانه» تأکید می کند. این رویکرد، به جای تمرکز صرف بر ترمیم و مرمت پس از آسیب، بر جلوگیری از بروز آسیب ها متمرکز است. حفاظت پیشگیرانه شامل مجموعه اقداماتی است که با هدف کنترل عوامل محیطی و انسانی مخرب، به حفظ سلامت آثار می پردازد.
راهبرد حفاظت پیشگیرانه در موزه ها و مجموعه ها، ستون فقرات حفظ اشیاء میراثی را تشکیل می دهد. این راهبرد بر پایه ی درک دقیق از ماهیت اشیاء، آسیب پذیری های آن ها و عوامل محیطی تأثیرگذار استوار است. برای اجرای مؤثر این راهبرد، مراحل زیر ضروری است:
- شناسایی و تعیین دقیق منابع و عوامل آسیب رسان به آثار در مخزن و موزه.
- حذف یا به حداقل رساندن این منابع آسیب رسان.
- انجام اقدامات حفاظتی مناسب برای هر نوع شیء.
شناسایی و کنترل عوامل آسیب رسان
شناخت و مدیریت عوامل آسیب رسان، هسته اصلی حفاظت پیشگیرانه را تشکیل می دهد. این عوامل می توانند به صورت های مختلفی بر میراث ملموس نقالی تأثیر بگذارند و منجر به تخریب غیرقابل برگشت شوند. کتاب شهرزاد عباسی این عوامل را به دقت دسته بندی و تشریح می کند:
عوامل فیزیکی
این عوامل شامل نور، رطوبت و دما می شوند که نوسانات یا مقادیر نامناسب آن ها می تواند به آثار هنری آسیب برساند.
- نور: تابش بیش از حد نور، به ویژه اشعه فرابنفش (UV) و مادون قرمز (IR)، باعث رنگ پریدگی، شکنندگی و تخریب الیاف کاغذ و پارچه می شود. کنترل شدت نور و مدت زمان تابش از اهمیت بالایی برخوردار است.
- رطوبت و دما: نوسانات شدید در رطوبت نسبی و دما، به مواد آلی مانند چوب، کاغذ و پارچه آسیب جدی می زند. رطوبت بالا منجر به رشد قارچ و کپک شده، در حالی که رطوبت پایین باعث خشکی و شکنندگی می شود. تغییرات دما نیز انبساط و انقباض مواد را در پی دارد که به ترک خوردگی و جدایش لایه ها می انجامد.
عوامل شیمیایی
آلودگی هوا یکی از مهم ترین عوامل شیمیایی است که آثار هنری را تهدید می کند.
- آلودگی هوا: گازهای آلاینده مانند دی اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ازن، به همراه ذرات معلق، می توانند با مواد تشکیل دهنده آثار واکنش داده و منجر به تغییر رنگ، خوردگی و تخریب شوند. فیلتراسیون مناسب هوا در فضاهای نگهداری و نمایش ضروری است.
عوامل بیولوژیکی
حشرات و میکروارگانیسم ها از جمله جدی ترین تهدیدات بیولوژیکی برای آثار هنری هستند.
- حشرات و میکروارگانیسم ها: موریانه ها، سوسک ها، لاروها، قارچ ها و باکتری ها می توانند از مواد آلی مانند کاغذ، چوب و پارچه تغذیه کرده و تخریب گسترده ای ایجاد کنند. کنترل آفات و پایش منظم برای جلوگیری از شیوع آن ها حیاتی است.
عوامل مکانیکی
این عوامل شامل آسیب های فیزیکی ناشی از برخورد، فشار یا جابجایی نامناسب است.
- آسیب های فیزیکی: حمل و نقل نادرست، نمایش بدون پشتیبانی کافی، یا انبارش نامناسب می تواند به پارگی، شکستگی، چین خوردگی و دیگر آسیب های مکانیکی در اشیاء منجر شود. رعایت پروتکل های ایمنی در جابجایی و نصب آثار ضروری است.
«یکی از وظایف اصلی موزه ها حفاظت و نگهداری از اشیاء داخل آن هاست. منظور از گذاشتن شیء در یک موزه به این معنی است که آن شیء از صدمات عوامل متعدد طبیعی و ساختگی که آن را تهدید می نماید، در امان بماند؛ اما پاره ای از این عوامل در داخل موزه، اشیاء را تهدید می نماید. از جمله عواملی که می بایست در یک موزه تحت کنترل و نظارت قرار بگیرند، می توان به نور، رطوبت، آلودگی هوا، حشرات و آلاینده های محیطی اشاره کرد.»
گردآوری اطلاعات و مستندنگاری
پاسداری از میراث ملموس هنر نقالی نیازمند بیش از حفاظت فیزیکی صرف است؛ مستندسازی دقیق و جامع از اشیاء و فرآیندهای مرتبط با آن ها، بخش جدایی ناپذیری از این مسیر محسوب می شود. شهرزاد عباسی در کتاب خود بر اهمیت این مرحله تأکید می کند.
اهمیت مستندنگاری در حفاظت
مستندسازی، به معنای ثبت و نگهداری سیستماتیک تمامی اطلاعات مربوط به یک شیء، از جمله تاریخچه، مشخصات ظاهری، مواد تشکیل دهنده، وضعیت فعلی و هرگونه فرآیند حفاظتی یا مرمتی که بر روی آن انجام شده است. اهمیت مستندسازی در حفاظت از میراث فرهنگی را می توان در چند نکته کلیدی خلاصه کرد:
- مدیریت مؤثر: اطلاعات دقیق به موزه داران و محافظان امکان می دهد تا برنامه های حفاظتی را به طور مؤثرتری طراحی و اجرا کنند.
- تصمیم گیری آگاهانه: تصمیم گیری برای مرمت یا نگهداری یک شیء، بر پایه اطلاعات مستند و تاریخچه آن شیء صورت می گیرد.
- انتقال دانش: مستندات، منبعی غنی برای پژوهشگران آینده هستند و به انتقال دانش و درک عمیق تر از آثار کمک می کنند.
- اعتبار و اصالت: مستندسازی صحیح، اصالت و اعتبار یک اثر را تأیید می کند و از جعل و تغییرات غیرمجاز جلوگیری می نماید.
بدون مستندسازی، حتی باکیفیت ترین اقدامات حفاظتی نیز ممکن است بی نتیجه بمانند، زیرا اطلاعات حیاتی درباره شیء ممکن است برای همیشه از بین برود.
روش های مستندسازی وسایل و ابزار نقالی
کتاب «میراث ملموس هنر نقالی» به جزئیات روش های مستندسازی اشیاء مرتبط با نقالی می پردازد. این روش ها باید به گونه ای طراحی شوند که تمامی جنبه های یک شیء را پوشش دهند و اطلاعاتی کامل و قابل اعتماد ارائه دهند:
- عکس برداری: گرفتن عکس های باکیفیت از تمامی زوایا، جزئیات و آسیب های احتمالی شیء. استفاده از نورپردازی استاندارد و مقیاس گذاری برای دقت بیشتر ضروری است.
- نقشه برداری و ترسیم: در مورد اشیاء پیچیده تر یا مجموعه ها، تهیه نقشه های دقیق و ترسیم فنی می تواند به درک بهتر ساختار و ارتباط اجزا کمک کند.
- توصیف جزئیات: نگارش یک توصیف کتبی کامل شامل جنس مواد، ابعاد، رنگ، طرح، نقوش، علائم خاص، وضعیت فیزیکی و هرگونه نقص یا آسیب. این توصیف باید به طور استاندارد و با استفاده از واژگان تخصصی انجام شود.
- ثبت تاریخچه: جمع آوری اطلاعات درباره منشأ شیء، صاحبان قبلی، نحوه استفاده، تاریخچه مرمت ها و تغییرات.
- مصاحبه ها با نقالان و پیشکسوتان: برای اشیاء مرتبط با هنر نقالی، مصاحبه با نقالان باتجربه و پیشکسوتان این هنر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مصاحبه ها می توانند اطلاعات ارزشمندی درباره نحوه استفاده از ابزار، داستان های پشت پرده های نقالی، معنای نمادین لباس ها و دیگر جنبه های ناملموس مرتبط با اشیاء را فراهم کنند. این دانش شفاهی، مکمل اطلاعات فیزیکی است و به درک کامل تر ارزش میراثی کمک می کند.
گردآوری دقیق این اطلاعات، تضمین کننده این است که هر شیء ملموس از هنر نقالی، با تمامی ابعاد مادی و معنوی اش، به درستی شناخته شده و محافظت شود.
موزه و شرایط محیطی آن
موزه ها و مجموعه های نگهداری آثار هنری، نقش حیاتی در حفظ میراث ملموس نقالی ایفا می کنند. با این حال، محیط این مراکز نیز خود می تواند منبعی برای آسیب رسانی به آثار باشد، اگر به درستی مدیریت نشود. کتاب شهرزاد عباسی به تفصیل به مسئله پایش محیطی و استانداردهای مورد نیاز برای نگهداری و نمایش آثار می پردازد.
پایش محیطی در موزه ها و مجموعه ها
پایش محیطی، فرآیند نظارت مستمر بر شرایط فیزیکی و شیمیایی محیط نگهداری و نمایش آثار است. هدف از این پایش، شناسایی به موقع نوسانات یا شرایط نامناسبی است که می تواند به تخریب آثار منجر شود. این کار با استفاده از ابزارهای خاص و به صورت منظم انجام می شود.
ابزارهای پایش و ثبت داده ها شامل موارد زیر هستند:
- دماسنج ها و رطوبت سنج ها: برای اندازه گیری و ثبت مداوم دما و رطوبت نسبی. دستگاه های دیتالاگر (Data Logger) می توانند این اطلاعات را به طور خودکار ذخیره کنند.
- لوکس متر: برای اندازه گیری شدت نور در نقاط مختلف گالری ها و مخازن.
- سنسورهای UV/IR: برای تشخیص میزان اشعه های مضر فرابنفش و مادون قرمز در محیط.
- آشکارسازهای گازهای آلاینده: برای پایش سطح آلاینده های شیمیایی در هوا.
- تله های حشرات: برای شناسایی و کنترل به موقع آفات بیولوژیکی.
نظارت مستمر بر این داده ها و تحلیل آن ها، به مسئولین موزه امکان می دهد تا هرگونه تغییر ناخواسته را تشخیص داده و اقدامات اصلاحی لازم را قبل از بروز آسیب های جدی انجام دهند. این رویکرد فعال، عنصر کلیدی در حفاظت پیشگیرانه است.
استانداردهای محیطی برای نگهداری و نمایش
برای حفاظت حداکثری از اشیاء میراثی، لازم است که شرایط محیطی خاصی در موزه ها رعایت شود. این استانداردها بر اساس نوع مواد تشکیل دهنده آثار متفاوت هستند، اما اصول کلی آن ها شامل موارد زیر است:
- روشنایی و شدت نور ایده آل: نور باید در حد مجاز باشد. برای اشیاء حساس مانند کاغذ، پارچه و نقاشی ها، شدت نور نباید از ۵۰ لوکس فراتر رود و تابش مستقیم نور خورشید یا منابع حاوی UV باید به طور کامل حذف شود. استفاده از فیلترهای UV و نورپردازی با لامپ های LED کم حرارت و با شاخص رنگی بالا توصیه می شود.
- کنترل رطوبت و دما: پایداری دما و رطوبت نسبی بسیار مهم است. برای بسیاری از مواد آلی، دمای حدود ۱۸-۲۲ درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی ۵۰-۵۵ درصد با نوسانات حداقل (حداکثر ± ۵ درصد) ایده آل است. سیستم های تهویه مطبوع پیشرفته (HVAC) برای حفظ این شرایط حیاتی هستند.
- فیلتراسیون هوا و کاهش آلاینده ها: هوای ورودی به موزه باید به طور مداوم فیلتر شود تا ذرات معلق، گرد و غبار و گازهای آلاینده حذف شوند. استفاده از فیلترهای هپا (HEPA) برای ذرات و فیلترهای شیمیایی برای گازها ضروری است.
- اهمیت نظافت و آفت زدایی منظم: نظافت روزانه و منظم تمامی فضاها، به ویژه قفسه ها و ویترین های نگهداری آثار، برای جلوگیری از تجمع گرد و غبار و مواد آلی که می توانند غذای حشرات باشند، ضروری است. برنامه های منظم آفت زدایی و پایش برای شناسایی و کنترل حشرات و میکروارگانیسم ها باید اجرا شود.
رعایت این استانداردها، طول عمر آثار را به طور چشمگیری افزایش می دهد و از تخریب آن ها توسط عوامل محیطی جلوگیری می کند. این امر به ویژه برای میراث ملموس نقالی که بسیاری از اجزای آن از مواد آلی حساس ساخته شده اند، اهمیت دارد.
نگهداری اختصاصی اشیاء مرتبط با نقالی
هر یک از اشیاء ملموس مرتبط با هنر نقالی، با توجه به جنس و ساختار خود، نیازمند رویکردهای حفاظتی خاصی هستند. شهرزاد عباسی در فصل هفتم کتاب، به تفصیل به شرایط ایده آل نگهداری برای انواع مختلف این اشیاء می پردازد که در ادامه به برخی از مهم ترین آن ها اشاره می شود.
طومار و کاغذ
طومارها و متون کاغذی، از آسیب پذیرترین بخش های میراث ملموس نقالی هستند و نیاز به مراقبت ویژه ای دارند. کاغذ، ماده ای آلی و سلولزی است که به شدت تحت تأثیر عوامل محیطی قرار می گیرد.
- شرایط ایده آل جهت حفاظت کاغذ: دمای پایدار حدود ۱۸-۲۰ درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی ۵۰-۵۵ درصد. محیط باید عاری از گرد و غبار و آلاینده های شیمیایی باشد. نگهداری در جعبه های آرشیوی بدون اسید و از جنس خنثی، بهترین راهکار است.
- تأثیر مخرب نور و رطوبت بر کاغذ: نور مستقیم و قوی، به ویژه اشعه UV، باعث زرد شدن، شکنندگی و محو شدن جوهر و رنگ کاغذ می شود. رطوبت بالا منجر به رشد قارچ و کپک، و رطوبت پایین سبب خشکی و شکنندگی کاغذ می شود.
- راهکارهای عملی برای نگهداری طومارها: طومارها باید به صورت افقی در جعبه های مخصوص نگهداری شوند. برای طومارهای بزرگ، بهتر است آن ها را به صورت لوله شده بر روی لوله های بدون اسید نگهداری کرد و از تا کردن اجتناب کرد. هنگام جابجایی، باید از دستکش های تمیز استفاده شود و حداقل تماس مستقیم با سطح کاغذ صورت گیرد.
پرده های نقالی و نقاشی های قهوه خانه ای
این نقاشی ها که معمولاً روی پارچه اجرا شده اند، ترکیبی از هنر نقاشی و میراث ملموس نقالی هستند و نیاز به مراقبت از هر دو جنبه را دارند.
- شرایط محیطی ایده آل برای نگهداری نقاشی ها: دما و رطوبت پایدار و کنترل شده (مانند کاغذ) ضروری است. نور باید حداقل باشد و از تابش مستقیم و قوی پرهیز شود. نوسانات شدید دما و رطوبت می تواند به لایه رنگ آسیب رسانده و باعث ترک خوردگی یا جدا شدن آن از بوم شود.
- تکنیک های حفظ و نگهداری پرده ها:
- شستشو: فقط در صورت لزوم و توسط متخصصین مرمت، با استفاده از روش های خشک یا شستشوی بسیار ملایم انجام شود.
- قاب بندی: قاب بندی مناسب با استفاده از شیشه های محافظ UV و فاصله گذاری از سطح نقاشی توصیه می شود. قاب باید تهویه مناسبی داشته باشد تا رطوبت در آن حبس نشود.
- آویزان کردن: پرده ها باید از بالا به صورت صحیح و بدون ایجاد کشش نامتعادل آویزان شوند یا به صورت رول شده در محیط کنترل شده نگهداری گردند.
لباس نقالی و منسوجات
لباس های نقالان و دیگر منسوجات مرتبط، اغلب از الیاف طبیعی مانند پنبه، ابریشم و پشم ساخته شده اند که به شدت آسیب پذیرند.
- شرایط محیطی ایده آل جهت نگهداری الیاف و پارچه: دما و رطوبت نسبی ثابت و متعادل، برای جلوگیری از رشد قارچ و تخریب الیاف، حیاتی است. تهویه مناسب و محیط عاری از گرد و غبار، حشرات و نور مستقیم نیز ضروری است.
- انواع روش های انبارش بافته ها:
- تخت (Flat): برای پارچه های کوچک و ظریف، نگهداری به صورت تخت در جعبه های آرشیوی بدون اسید.
- لوله شده (Rolled): برای بافته های بزرگ تر، مانند پرده ها یا لباس های بلند، لوله کردن بر روی لوله های مقوایی بدون اسید (با قطر مناسب برای جلوگیری از شکستگی الیاف) با لایه ای از پارچه محافظ در بین لایه ها.
- قاب شده (Framed): برای نمایش، می توان آن ها را قاب بندی کرد، اما با استفاده از شیشه UV و فضای کافی بین پارچه و شیشه.
- نکات کلیدی در حفاظت و نگهداری البسه نقالی: لباس ها باید تمیز، خشک و بدون چین خوردگی نگهداری شوند. برای نگهداری بلندمدت، استفاده از کاورهای پارچه ای تنفس پذیر و آویزهای مناسب برای حفظ فرم لباس توصیه می شود.
منتشا، سازها و اشیاء چوبی/صدفی
ابزارها و اشیاء ساخته شده از چوب و صدف نیز نیازمند مراقبت های خاص خود هستند.
- حفاظت و نگهداری از چوب و عوامل تخریب آن: چوب به شدت تحت تأثیر رطوبت و دما قرار می گیرد که می تواند منجر به ترک خوردگی، تاب برداشتن و رشد قارچ شود. موریانه ها و دیگر حشرات چوب خوار نیز تهدید جدی برای اشیاء چوبی هستند. نگهداری در محیط پایدار و پایش منظم برای آفات ضروری است.
- حفظ کیفیت صوتی سازها و شرایط نگهداری آن ها: سازهای چوبی مانند سه تار یا سنتور، به رطوبت و دمای ثابت برای حفظ کیفیت صوتی خود نیاز دارند. نوسانات محیطی می تواند باعث تغییر در کشش سیم ها، انبساط یا انقباض چوب و در نتیجه از بین رفتن کوک و حتی آسیب فیزیکی به ساز شود. نگهداری در جعبه های مخصوص و کنترل شده توصیه می شود.
- تأثیر نور، رطوبت، دما و آلودگی هوا بر سازها: همانند سایر مواد آلی، نور مستقیم باعث رنگ پریدگی، رطوبت و دما باعث ترک خوردگی و آلودگی هوا به خوردگی سطوح فلزی (مانند سیم ها) منجر می شود.
- تخریب صدف ها و اشیاء صدفی در موزه و راهکارهای حفاظت: صدف ها به دلیل ترکیب کربنات کلسیم خود، به اسیدها و آلاینده های شیمیایی بسیار حساس هستند. رطوبت بالا می تواند باعث رشد جلبک و قارچ بر روی آن ها شود و در طول زمان رنگ آن ها را تغییر دهد. نگهداری در محیط خشک و خنثی با تهویه مناسب و دوری از منابع اسیدی ضروری است.
برای خلاصه سازی شرایط نگهداری اشیاء مختلف، می توان از جدول زیر بهره برد:
| نوع شیء | دما (سانتی گراد) | رطوبت نسبی (%) | نور (لوکس) | نکات کلیدی حفاظت |
|---|---|---|---|---|
| طومار و کاغذ | ۱۸-۲۰ | ۵۰-۵۵ | کمتر از ۵۰ | نگهداری در جعبه های بدون اسید، جلوگیری از تا کردن، دستکش هنگام جابجایی. |
| پرده نقالی و نقاشی | ۱۸-۲۲ | ۵۰-۵۵ | کمتر از ۵۰ | قاب بندی با شیشه UV، نگهداری رول شده، تهویه مناسب. |
| لباس و منسوجات | ۱۸-۲۲ | ۴۵-۵۵ | حداقل، بدون UV | نگهداری تخت یا رول شده، کاور تنفس پذیر، آویز مناسب. |
| منتشا، چوب و ساز | ۱۸-۲۲ | ۴۵-۵۵ | متوسط، بدون UV | پایش آفات، نگهداری در جعبه های مخصوص برای سازها، پایداری محیطی. |
| صدف | ۱۸-۲۲ | ۴۰-۵۰ | متوسط | محیط خشک و خنثی، دوری از اسیدها و آلاینده های شیمیایی. |
نتیجه گیری و جمع بندی
کتاب «میراث ملموس هنر نقالی: شناسایی، طبقه بندی و حفاظت آن» اثر شهرزاد عباسی، گامی مهم در مسیر پاسداری از یکی از ارزشمندترین گنجینه های فرهنگی ایران به شمار می رود. این کتاب با رویکردی جامع و علمی، به تفصیل به ابعاد مختلف میراث ملموس نقالی می پردازد و راهکارهای عملی و استانداردهای لازم برای شناسایی، طبقه بندی و حفظ این اشیاء گرانبها را ارائه می دهد.
مرور بر بخش های مختلف این کتاب، یافته های کلیدی متعددی را آشکار می سازد. در ابتدا، با تعریفی روشن از هنر نقالی و انواع آن، جایگاه این سنت شفاهی در هویت ملی و ادبی ایران برجسته می شود. سپس، بر ارتباط ناگسستنی میان میراث ناملموس (خود هنر نقالی) و میراث ملموس (ابزار و متعلقات آن) تأکید می گردد. بخش های مرکزی کتاب به شناسایی دقیق عوامل آسیب رسان (فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و مکانیکی) و ارائه راهبردهای حفاظت پیشگیرانه می پردازند. اهمیت مستندسازی جامع و پایش محیطی در موزه ها و فضاهای نگهداری، به عنوان ارکان اصلی حفاظت پایدار، به تفصیل شرح داده شده است. در نهایت، راهکارهای تخصصی برای نگهداری انواع اشیاء مانند طومارها، پرده های نقالی، لباس ها، سازها و اشیاء چوبی/صدفی ارائه می شود که نشان دهنده عمق تخصص و دقت نویسنده است.
کتاب شهرزاد عباسی به روشنی بر لزوم یک رویکرد جامع و چندوجهی در حفاظت از میراث ملموس نقالی تأکید می کند. این رویکرد تنها به اقدامات فنی و تخصصی محدود نمی شود، بلکه نیازمند همکاری های بین بخشی میان موزه ها، مراکز دانشگاهی، نهادهای دولتی، سازمان های مردم نهاد و حتی خود نقالان و علاقه مندان به این هنر است. ادامه ی حیات این هنر سترگ، در گرو تعامل و هم افزایی تمامی این عوامل است.
در پایان، این کتاب فراخوانی است برای اقدام؛ فراخوانی برای تمامی کسانی که به حفظ فرهنگ و هویت ایرانی اهمیت می دهند. هر فرد، نهاد یا سازمانی، می تواند نقش مؤثری در حفظ این میراث ملی ایفا کند. از دانشجویان و پژوهشگران که با تحقیقات خود به عمق بخشی دانش کمک می کنند، تا موزه داران و متخصصین حفاظت که با اقدامات عملی خود از نابودی آثار جلوگیری می نمایند، و همچنین عموم مردم که با افزایش آگاهی و حمایت خود، به بقای این هنر جاویدان یاری می رسانند. امید است با به کارگیری رهنمودهای ارزشمند این کتاب، بتوانیم نسل های آینده را نیز از وجود این میراث گرانبها بهره مند سازیم.