چرا قبلا مذاکره کردیم؟ – چراغونی

اگر مذاکره آمریکا در واقع فریب است، چرا پیش از این آن را انجام دادیم؟
به گزارش چراغونی، همشهری نوشت: مذاکره قبلی را هم خیلیها ازجمله شخص رهبری منتج نمیدانست. در همان دوران که همه امیدوار بودند ایشان به کنایه گفتند هر چه میخواهید مذاکره کنید، نتیجه نمیگیرید. در آغاز سال ۹۲ در دولت احمدینژاد که اجازه مذاکره دادند گفتند اما به آن خوشبین نیستند. ولی برای آنکه مردم تجربه کنند.
مذاکره اول با اینکه حتی خطوط قرمز رهبری در آن رعایت نشد اما بالاخره امضا شد.
امروز ما بعد از آن تجربه قرار داریم.
تفاوت دو مذاکره تفاوت پیش و پس از تجربه است.
هیچ عنصر اطمینانبخشی وجود ندارد
هر مذاکره به شرطی منطقی و عاقلانه است که شخص احساس بیفایدگی نکند.
در مذاکره با دشمنی مثل آمریکا طبیعتا روی الزامات اخلاقی مثل وفای به عهد و امثالهم نمیشود حساب کرد.
روی الزامات ناشی از قدرت طرفین هم نمیشود حساب کرد چرا که آمریکا خود را در موضع قدرت میداند و شما را در موضع ضعف.
روی الزامات ناشی از قدرت کشورهای دیگر هم نمیشود حساب کرد چرا که در ماجرای نسل کشی فلسطین و در درگیری آمریکا با اروپا درباره اوکراین و ناتو مشاهده کردیم.
روی الزامات حقوقی هم نمیشود حساب کرد. تجربه برجام هم نمونهای بود از این جهت که طرف مقابل یک راهیابی حقوقی را که پذیرفته بود زیرپا گذاشت.
روی الزامات ناشی از افکار عمومی هم نمیشود حساب کرد، تجربه برجام از این جهت مهم است.
روی الزامات ناشی از منافع آمریکا نمیشود حساب کرد. چون آمریکا در وضعیت سقوط و انحطاط است و همه دست و پازدنش در نسبت با همپیمانانش از این جهت است.
اساسا کشوری که فقط بر پایه منافع تصمیم بگیرد کاملا غیرقابل اعتماد است چون هر جا منافعش تغییر کند هر معاملهای را رها میکند.
شخص ترامپ و دولتش
او به روشنی از ابتدا با زبان تهدید با ایران سخن گفت.
پا را از هستهای فراتر گذاشت و درخواست خلع سلاح ایران و خلع یدش در ارتباطات منطقهایاش کرد.
نوع تعامل او در قضیه اوکراین و برجام پیش چشم است و همینطور به روشنی بر عهده گرفتن قتل سردار ایرانی.
او حتی برای اصل مذاکره نیز پیششرط گذاشته است و اصل مذاکره را منوط به رفتارهایی از ایران کرده.
شرایط متفاوت ایران و تحریم
از سن تحریمها دهها سال میگذرد. خود آمریکاییها معترفند تحریمها دیگر خاصیت ندارد.
ایران راهحل دور زدن تحریمها را یاد گرفته و دائم بهروز میکند.
همگان فهمیدهاند مسئله سلاح هستهای مسئله دشمن نیست بلکه آنها نگران قدرت ایران هستند.
ارتباطات منطقهای و جهانی ایران و آمریکا بهطور کلی دچار تحول و تغییر شده.
فهم و احساس مردم ایران نسبت به مذاکره کاملا تغییر محسوس کرده. آن تمایل و هیجان ابتدای دهه ۹۰ به مذاکره با آمریکا کاملا نابود شده.
حتی دولت پزشکیان که با شعار تجدید مذاکرات روی کار آمده به صراحت اعلام کرده مذاکره بینتیجه است.
عزت:
مذاکره قبلی در صحنه دستکش چدنی با روپوش مخملی انجام میشد، با درخواستهای پنهان و پیدای دولت دمکرات انجام میشد.
مذاکره فعلی زیر سایه تهدیدهای روشن آمریکا به ایران امر و دستور داده میشود.
حکمت:
در مذاکره قبلی تجربه عهدشکنی برای بخشی از دولتمردان و بخشی از مردم وجود نداشت. لذا احتمال نتیجهبخش بودن در آن بود.
در مذاکره فعلی تجربه عهدشکنی طرف مقابل وجود دارد لذا این کار دیگر حکیمانه نیست.
مصلحت:
در مذاکره قبلی میل مردم و فهم مردم از تعامل با آمریکا متفاوت بود لذا انعطاف ایران برای تجربه مردم و مسئولان جا داشت.
مذاکره فعلی بعد از فهم متفاوت مردم شکل میگیرد و میل آنچنانی هم در آن نیست.
عادت فریبکاری
تجربههای جهانی فریب آمریکا
تجربه بدعهدیها و فریبهای آمریکا در مذاکره و ارتباط با کشورهای دیگر اختصاص به ایران ندارد، همانطور که برای امروز و امسال هم نیست، دمکرات و جمهوریخواه هم ندارد، اخلاق ترامپ هم فقط نیست، بایدن، اوباما، بوش، کارتر و… هم هیچ تفاوتی در این روباهصفتی ندارند، ابزارهای اطمینان از وفای به عهد هم که در عرف جهانی استفاده میشود کاربردش برای آمریکاییها نیست.
مذاکرات هستهای ایران
مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ (آلمان و ۵ کشور دائمی شورای امنیت) که منجر به توافق برجام شد، با وجود توافق اولیه، با خروج آمریکا از آن مواجه شد.
پیمان ورسای (۱۹۱۹)
این پیمان که بین دولتهای پیروز جنگ (انگلیس، روسیه، فرانسه و آمریکا) و متحدین شکست خورده (آلمان، عثمانی، ایتالیا، اتریش و مجارستان) حاصل شد به جنگ جهانی اول پایان داد.
ویلسون رئیسجمهور وقت آمریکا: «دستکم این است که دنیا آمریکا را ناجی دنیا میداند.»
با وجود این، مجلس سنای آمریکا در نوامبر سال ۱۹۱۹این پیمان را به تصویب نرساند و جنگ جهانی دوم کلید خورد.
توافقنامه ژنو (۱۹۵۴)
کنفرانس ژنو در سال ۱۹۵۴بهمنظور پایان بخشیدن به جنگ کره و نخستین جنگ هندوچین تشکیل شد. این معاهده به امضای ویتنام، فرانسه، چین، شوروی و انگلیس رسید. آمریکا با وجود شرکت در این کنفرانس و مذاکرات مربوط به آن از امضای این توافقنامه خودداری کرد و با لغو یک بخش از توافق متارکه جنگ، تسلیحات هستهای خود را در سال ۱۹۵۸میلادی به کرهجنوبی منتقل کرد و آتش اختلاف را گرم نگه داشت.
مذاکرات صلح در ویتنام و بینتیجه ماندن قرارداد پاریس (۱۹۷۳)
ابزارهای اطمینان از وفای به عهد در عرف بینالملل
نظارت بینالمللی: در بسیاری از مذاکرات، نهادهای بینالمللی نظیر سازمان ملل یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای نظارت بر اجرای توافقات دخالت دارند.
مکانیسمهای تنبیهی: وجود تحریمها یا تهدیدات نظامی میتواند بهعنوان ابزاری برای اطمینان از وفای به عهد طرف مقابل عمل کند.
توافقات چندجانبه: در برخی موارد، حضور چند کشور در مذاکرات میتواند فشار بیشتری بر طرفین ایجاد کند تا به تعهدات خود پایبند بمانند.
اما این ابزارها کاربردش تنها برای کشورهای غیراز آمریکا و متحدانش است.
مذاکرات با کرهشمالی بهمنظور خلع سلاح هستهای پس از۲ سال زیادهخواهی ترامپ
کرهشمالی بعد از نشست دوم در هانوی ویتنام در خرداد ۱۳۹۸ با ابراز نارضایتی از رفتار آمریکا اعلام کرد واشنگتن با وجود خواست کیم مبنی بر نزدیک شدن به مذاکرات، «با دست خالی» به مذاکرات آمده بود.(هیچ قدمی در رفع تحریمهای کره نمیخواست بردارد)
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در چراغونی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
پایان خبر چراغونی
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "چرا قبلا مذاکره کردیم؟ – چراغونی" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "چرا قبلا مذاکره کردیم؟ – چراغونی"، کلیک کنید.